انیمیشن,زبان اصلی, بازی جدید با لینک مستقیم ,حل تمرین,راهنما, آهنگ,نظریه زبان ها و ماشین ها,,جزوه,دانلود جزوه حل تمرین نظریه زبان ها و ماشین ها (اتومات ها),peter linz,حل المسایل,دانلود,نظریه,تمرین های آخر کتاب, سریال,اتومات ها,پتر لینز,دانلود رایگان فیلم
دانلود جزوه حل تمرین نظریه زبان ها و ماشین ها (اتومات ها) حل المسایل
از سویی جزواتی که در بازار با نام حل تمرین های این درس موجود است خالی از عیب و نقص نیستند، پس بهتر است حل تمرین آن را با دستخط آقای پیتر لینز داشته باشید. کتاب منبع این درس: مقدمه ای بر زبان ها و ماشین ها. نویسنده : پیتر لینز می باشد. شما می توانید این جزوه را در ادامه مطلب به گونه رایگان دانلود کنید.
جزوه حل تمرین نظریه زبان ها و ماشین ها(اتومات ها) به صورت فایل PDF و دست نویس پیتر لینز را می توانید در این پست دانلود کنید. زیرا بدون تمرین نمی شود مباحث این درس را فرا گرفت.
از سویی جزواتی که در بازار با نام حل تمرین های این درس موجود است خالی از عیب و نقص نیستند، پس بهتر است حل تمرین آن را با دستخط آقای پیتر لینز داشته باشید. کتاب منبع این درس: مقدمه ای بر زبان ها و ماشین ها. نویسنده : پیتر لینز می باشد. شما می توانید این جزوه را در ادامه مطلب به گونه رایگان دانلود کنید.
عنوان کتاب: جزوه حل تمرین نظریه زبان ها و ماشین ها (اتومات ها) به زبان اصلی
زبان کتاب: انگلیسی
تعداد صفحه: 99
حجم فایل: 2.6 مگابایت
برای دریافت فایل اینجا کلیک کنید
√ راهنمای دانلود : پس از ورود به لینک دانلود، روی دکمه Free Download کلیک کرده و سپس دکمه
Create Download Link را بزنید تا لینک مستقیم برای شما آماده گردد.
√ دیدگاه ها و پیشنهاد های خود را با ما در میان بگذارید. رضایت شما هدف ماست.
سریال, انیمیشن,زندگینامه, آهنگ,آرتور شوپنهاور,تاملی در زندگینامه و سرگذشت آرتور شوپنهاور,دانلود رایگان فیلم,بیوگرافی, بازی جدید با لینک مستقیم ,,سرگذشت
تاملی در زندگینامه و سرگذشت آرتور شوپنهاور آرتور شوپنهاور
مادر او زنی باهوش بود و یکی از نام آورترین داستان نویسان روزگار خود گردید. این زن از همنشینی با شوهر عامی خود چندان خشنود نبود و پس از مرگ او، آزادانه به عشق ورزی پرداخت و به "وایمار"، که در آن زمان، مناسبترین مکان برای این گونه زندگی بود، رفت. آرتور شوپنهاور، همچون "هملت"، بر ضد ازدواج دوباره مادرش شورش کرد. این درگیری با مادر سبب شد که او فلسفه خود را با باورهایی نیمه حقیقی درباره زنان چاشنی دهد. یکی از نامههای مادرش، چگونگی روابط آن ها را روشن میسازد:"تو ستوه آور و آزار دهنده هستی و زندگی با تو بسیار دشوار است؛ خودخواهیات همه ویژگی های نیک تو را در بر گرفته است و همه این ویژگی ها بیهوده است؛ زیرا تو نمیتوانی از خردهگیری بر دیگران دوری کنی."
آرتور شوپهناور در 22 فوریه 1788، در شهر "دانتزیگ" آلمان (گدانسک در لهستان امروزی) دیده به جهان گشود. پدر او که پیشه بازرگانی داشت، به سبب مهارت، مزاج گرم، سرشت پابرجا و عشق به آزادی، نام آور بود. هنگامی که آرتور پنج سال داشت، پدرش از "دانتزیگ" به "هامبورگ" کوچ کرد؛ زیرا "دانتزیگ" به دلیل چیرگی "پروس" در سال 1793، استقلال خود را از دست داده بود. بدین ترتیب، شوپنهاور جوان، میان تجارت و داد و ستد بزرگ شد و با وجود تشویق و تحریک پدر، این کار را ترک کرد، ولی اثرات آن در وی باقی ماند که عبارت بود از رفتاری کمابیش خشن، ذهنی حقیقتبین و شناختی نسبت به امور دنیا و مردم؛ همین امر، وی را در برابر فیلسوفان رسمی آکادمیک، که او از آنها بیزار بود، قرار داد. شوپنهاور میگوید:
"طبیعت، نهاد و یا اراده، از پدر به ارث میرسد و هوش، از مادر."
مادر او زنی باهوش بود و یکی از نام آورترین داستان نویسان روزگار خود گردید. این زن از همنشینی با شوهر عامی خود چندان خشنود نبود و پس از مرگ او، آزادانه به عشق ورزی پرداخت و به "وایمار"، که در آن زمان، مناسبترین مکان برای این گونه زندگی بود، رفت. آرتور شوپنهاور، همچون "هملت"، بر ضد ازدواج دوباره مادرش شورش کرد. این درگیری با مادر سبب شد که او فلسفه خود را با باورهایی نیمه حقیقی درباره زنان چاشنی دهد. یکی از نامههای مادرش، چگونگی روابط آن ها را روشن میسازد:
"تو ستوه آور و آزار دهنده هستی و زندگی با تو بسیار دشوار است؛ خودخواهیات همه ویژگی های نیک تو را در بر گرفته است و همه این ویژگی ها بیهوده است؛ زیرا تو نمیتوانی از خردهگیری بر دیگران دوری کنی."
از این رو مادر و فرزند از یکدیگر جدا شدند و شوپنهاور، گاهی مانند دیگر میهمانان به خانه مادر خود میرفت؛ روابط آن دو بسیار رسمی و مودبانه گردید و آن ناسازگاری و کدورتی که گاهی میان افراد خانواده دیده میشود، بین آن دو وجود نداشت.
رابطه ی مادر و فرزند را "گوته" تیرهتر کرد، زیرا به مادر خبر داد که فرزندش مردی بسیار نام آور خواهد شد؛ مادر هرگز نشنیده بود که دو نابغه از یک خانواده به وجود بیاید. سرانجام، روزی، درگیری به اوج خود رسید و مادر، رقیب و فرزند خود را از پلهها پایین انداخت و فرزند به مادرش گفت که آیندگان، مادر را تنها از راه فرزند خواهند شناخت. پس از آن شوپنهاور به زودی "وایمار" را ترک گفت و دیگر میان آن دو دیداری صورت نگرفت.
تامس تافه می گوید:
"درباره دیدگاه های او [شوپنهاور] درباره زنان چیزی نمیتوان گفت، جز این که این دیدگاه ها شاید کمی عجیب و غریب باشد."
شوپنهاور با پایان دوره دبیرستان و دانشگاه، مدتی را به همنشینی با مردم و عشقبازی گذرانید که نتایج آن، در سرشت و فلسفهاش آشکار گردید. او افسرده و دریده و شکاک بار آمد؛ دچار وسوسه ترس و گمان های بد شد، پیپ خود را در قفل و کلید نهان میکرد و هرگز نگذاشت تیغ سلمانی به گردنش برسد؛ همیشه زیر بالش خود طپانچهای پُر میگذاشت، شاید برای آن که کار دزدان را آسان تر سازد. از سر و سدا بیزار بود و در این باره مینویسد:
"... میزان بردباری که شخص میتواند در برابر سر و سدا داشته باشد، با استعداد ذهنی او نسبت عکس دارد و از این راه میتوان به درجه هوش و استعداد او پی برد... سر و سدا برای مردم هوشمند، رنج و عذاب است... نیروی فراوانی که از برخورد اشیا و چکش زدن و افتادن آنها به وجود می آید، هر روز مرا رنج و عذاب داده است."
شوپنهاور به کمک یک هندو از باورهای بوداییان آگاهی یافت و پس از بررسی و اندیشه زیاد به آیین بودایی، باور کامل پیدا کرد. وی از این که قدر و اهمیتاش را کسی نمی شناخت، سخت آشفته گردیده و این حس در او به درجه بیماری رسیده بود.
"رساله ی اجتهادیه" او در سال 1812 با نام "چهار اصل دلیل کافی" نوشته شد و پس از آن، شوپنهاور، همه زمان خود را صرف تدوین شاهکار خود به نام "جهان همچون اراده و تصور" نمود. به نظر او این کتاب دیگ جوش پر از اندیشه ها و باورهای کهن نیست، بلکه از اندیشهای زیبا و تازه ترکیب شده است. این امر بیانگر خودخواهی و غرور گستاخانهای است، ولی بسیار درست است.
شوپنهاور با نوشتن این کتاب، مدعی شد که پاسخ همه مسایل فلسفی را یافته است؛ تا آنجا که میخواست بر نگین انگشتری خود، تصویر "سفینکس" را در حال انداختن خود به گرداب، نقش کند؛ زیرا سفینکس گفته بود که اگر کسی برای مسایل و چیستانهای او پاسخی بیابد، خود را به گرداب خواهد افکند.
با این همه، کتاب شوپنهاور، توجه مردم را جلب نکرد؛ مردم به اندازه کافی بدبخت بودند و دیگر نمیخواستند کتابی درباره بدبختی و سیه روزی خویش بخوانند. از این رو، شوپنهاور به سختی از مردم رنجید و نسبت به اجتماع بدبین گشت. شانزده سال پس از انتشار این کتاب، به شوپنهاور خبر رسید که بخش بزرگی از نسخه های چاپی کتاب را به جای کاغذ باطله فروخته اند.
شوپنهاور همه باورها و آرای خود را در این کتاب گنجانید؛ تا آنجا که کتاب های دیگر او، تنها شرح این کتاب به شمار می رود. وی در سال 1836، رسالهای به نام "اراده در طبیعت" منتشر کرد که تا اندازهای در کتاب "جهان همچون اراده و تصویر"، که در سال 1844 منتشر شد، گنجانیده شده بود. او در سال 1841، کتابی به نام "دو مسئله بنیادی اخلاقی" نوشت و در سال 1851، کتابی به نام "مقدمات و ملحقات" را منتشر کرد که میتوان آن را به "پیش غذاها و دسرها" نیز برگردان کرد. این کتاب به انگلیسی به نام "مقاله ها" یا "رساله ها" برگردان شده است و از خواندنیترین آثار او به شمار می رود. شوپنهاور در ازای نوشتن آن، تنها ده جلد از نسخه های چاپی آن را دریافت کرد. با چنین شرایطی، خوشبین بودن دشوار است.
شوپنهاور آرزو داشت که فلسفه خود را در یکی از دانشگاه های بزرگ آلمان تدریس کند؛ این فرصت در سال 1822 پیش آمد و وی را به عنوان دانشیار به دانشگاه "برلین" فرا خواندند. او از روی عمد، همان ساعاتی را که هگل در آن درس می داد، برای تدریس برگزید و بر این باور بود که دانشجویان به او و هگل همچون آیندگان خواهند نگریست؛ ولی به دلیل عدم پیشباز دانشجویان، ناگزیر شد در اتاق خالی تدریس کند. از این رو، از امر تدریس کنار گرفت و برای انتقام، هجونامههای* تلخی بر ضد هگل نوشت. در سال 1831، بیماری وبا شهر "برلین" را فرا گرفت و هگل و شوپنهاور هر دو گریختند، ولی هگل پس از بازگشت، گرفتار بیماری شد و پس از چند روز درگذشت. شوپنهاور به "فرانکفورت" رفت و مانده عمر هفتاد و دو سالهی خود را در آنجا سپری کرد.
دانشگاه ها از او و آثارش بیخبر بودند؛ گویا هر پیشرفت مهم فلسفی میبایست بیرون از فضای دانشگاه صورت گیرد. نیچه میگوید:
"هیچ چیز، دانشمندان آلمان را مانند عدم شباهتی که میان شوپنهاور و آنان بود رنج نداد."
سرانجام، شوپنهاور به نامآوری رسید و نزد همگان، پرآوازه گشت. مردم طبقه متوسط از وکلا و پزشکان و بازرگانان، او را فیلسوفی یافتند که با واژه های بر سروسدای مظنونات [ =پندارها ] دانش الهی سر و کار ندارد؛ بلکه دیدگاهی پذیرفتنی درباره رویدادها و زندگی روزانه دارد. اروپایی که از بردباری ها و کوشش های 1848 سرخورده بود، به پیشباز این فلسفه که بازتاب نومیدی 1815 بود، رفت. حمله دانش به الهیات، نفرت سوسیالیسم از تهیدستی و جنگ و اجبار حیاتی درگیری برای زندگی؛ همگی عواملی بودند که سبب نامآوری شوپنهاور شدند.
وی با آزمندی، همه گفتارهایی را که درباره او مینوشتند، می خواند؛ از دوستان خود درخواست کرده بود که هرچه درباره او چاپ میشود، برایش بفرستند. در سال 1854، واگنر نسخهای از "حلقه نیبلونگ" را به همراه ستایشی از فلسفه موسیقی شوپنهاور برای او فرستاد. بدین ترتیب، این بدبین بزرگ در سنین پیری تا اندازهای خوشبین گردید؛ پس از غذا به گرمی، فلوت مینواخت و از روزگار سپاسگزار بود که او را از آتش جوانی رهانیده است. در سال 1858و در هفتادمین سال زایش وی، از همه بخشهای اروپا، سیل تبریک و شادباش به سوی او روان گردید.
شوپنهاور تنها دو سال پس از کسب چنین آوازهای زنده ماند و در 21 سپتامبر 1860، ]در فرانکفورت[ هنگامی که به تنهایی سرگرم خوردن صبحانه بود و گویا تندرست به نظر میرسید؛ درگذشت. [در اتاق کارش دو مجسمه برنزی وجود داشت: یکی از کانت و دیگری از بودا]
گردآوری و ویرایش: مریم فودازی
برگرفته از:
- ویل دورانت، تاریخ فلسفه، برگردان عباس زریاب، چاپ هجدهم، تهران: شرکت انتشارات علمی فرهنگی، تابستان ۱۳۸۴.
- تافه، تامس؛ فلسفه ی آرتور شوپنهاور؛ برگردان عبدالعلی دست غیب؛ نشر پرسش، 1379.
* سرودهای که در آن، کسی را دشنام دهند یا سرزنش کنند.
فوتبال,پرسپولیس تهران,تاریخچه پیروزی, انیمیشن,history of perspolis,نگاهی به تاریخچه باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران, بازی جدید با لینک مستقیم , سریال,,دانلود رایگان فیلم, آهنگ
نگاهی به تاریخچه باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران فوتبال
پرسپولیس یک واژهٔ یونانی به معنای شهر پارسی است که از دو واژهٔ «پرسه» (به یونانی: Πέρσης) به معنای پارسی و «پولیس» (به یونانی: Πόλις) به معنای شهر تشکیل شدهاست. یونانیان باستان به پارسه یا تخت جمشید، پایتخت دودمان هخامنشیان، پرسپولیس میگفتند. در سال ۱۳۶۰، سازمان تربیت بدنی نام بولینگ عبده را به مجموعه ورزشی شهید چمران تغییر داد و قرار شد پرسپولیس از سال ۱۳۶۱، با نام دیگری فعالیت کند. بازیکنان در اعتراض به این تصمیم، در بازی با هما در جام باشگاههای تهران حاضر نشدند و قهرمانی این مسابقات را از دست دادند. در دی ۱۳۶۵، پرسپولیس تحت پوشش بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی قرار گرفت. بنیاد مستضعفان تصمیم گرفت نام تیم را به «آزادی» تغییر دهد. بازیکنان با این تغییر نام موافق نبودند. در ۲۷ بهمن ۱۳۶۵، نام باشگاه رسماً به «پیروزی» تغییر یافت. اداره کل تربیت بدنی استان تهران در اطلاعیهای اعلام کرد که «این تغییر نام به پیشنهاد بازیکنان صورت گرفتهاست.» با این وجود، رسانهها و مردم ایران بیشتر نام پرسپولیس را به کار میبرند. در آگهی ثبت نمادی که شرکت فرهنگی ورزشی پرسپولیس در سال ۱۳۷۰ به ثبت رسانده، این توضیح آمدهاست: «کلمه پرسپولیس و علامت فانتزی. تصویر جامی که از دو طرف با دو سر اسب هخامنشی تلاقی دارد.»رنگ قرمز یکی از مهمترین نمادهای باشگاه فوتبال پرسپولیس به شمار میآید. به جز فصل ۸۶-۱۳۸۵ و چند بازی لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۰۹ که بازیکنان پرسپولیس لباسهای راهراه سفید و قرمز پوشیدند، از آغاز همواره رنگ اصلی پیراهن پرسپولیس قرمز بودهاست. از این رو آنان را «ارتش سرخ» و «سرخپوشان» مینامند. پیراهن دوم باشگاه نیز به طور سنتی سفید بوده است. از فصل ۹۰-۱۳۸۹ پیراهن دوم باشگاه به رنگ مشکی تغییر کرد که در پی آن در فصل ۹۱-۱۳۹۰ نیز این رنگ به عنوان رنگ دوم پیراهن باشگاه برگزیده شد. در یک نظرسنجی که پیش از لیگ دهم از سوی پایگاه خبری باشگاه پرسپولیس انجام شد، ۴۲ درصد از هواداران، رنگ مشکی و ۱۷ درصد رنگ سفید را برای رنگ پیراهن دوم باشگاه برتری دادهاند. پرسپولیس در فرهنگ عامه و رسانهها پرسپولیس به عنوان یک باشگاه فوتبال، کاملاً در میان مردم ایران شناختهشدهاست. عادل فردوسیپور در مجله ورلدساکر در این باره مینویسد: «نخستین پرسشی که هواداران فوتبال در ایران از یکدیگر میپرسند این است که قرمز هستی یا آبی؟» رسانههای ایران به شدت اخبار این باشگاه را پوشش میدهند و «حاشیه»های زیادی پیرامون افراد حاضر در باشگاه است. افکار عمومی ایران امروز نیز همانند دیگر جوامع،تحت تاثیر این رسانههای ورزشی قرار دارند. در چند سال اخیر بیش از ۵۰ وبگاه در فضای اینترنت با نام پرسپولیس وجودداشتهاست. برخی از این وبگاهای هواداری و خبری، خود را «سایت کانون هواداران پرسپولیس» و یا «سایتی رسمی» معرفی میکنند. دستهای از این وبگاهها که خط مشی حمایتی یا مخالفتی با گروه یا اشخاص خاصی دارند، منتسب به لیدرها و افراد نزدیک به اشخاص مرتبط با باشگاه دانسته میشوند. در پی پوشش گسترده اخبار باشگاه و شعارهای خاص روی سکوهای ورزشگاه، در سالهای اخیر امنیت شغلی مدیران عامل و مربیان این باشگاه همواره در خطر قرار داشتهاست، جان دیوردن، نویسنده وبگاه گل در گزارشی با نام «تردید آسیا: آیا مربیگری پرسپولیس بزرگترین و دشوارترین کار در فوتبال آسیا است؟»، جو رسانهها را «جانوری ترسناک» و مربیگری این تیم را «شغلی پرفشار» توصیف میکند.در فصل ۸۷-۱۳۸۶ که به قهرمانی پرسپولیس در جام خلیج فارس منتهی شد، فیلم مستندی با نام مردان پرسپولیس درباره این باشگاه ساختهشد. قرار بود قسمت دوم این فیلم در سال بعد ساخته شود که با مخالفت داریوش مصطفوی، مدیرعامل آن زمان پرسپولیس این فیلم ساختهنشد. سانسور و کیفیت پائین ساخت این فیلم با انتقادهایی همراه بود.همچنین در دهههای ۱۳۴۰، (عزیز اصلی) ۱۳۵۰ (محراب شاهرخی) و ۱۳۷۰ (احمدرضا عابدزاده، علی پروین، حمید استیلی و افشین پیروانی) نیز شماری از بازیکنان این باشگاه در فیلمهای سینمای ایران به بازیگری پرداختند.در سال ۱۳۸۸، پرسپولیس به عنوان نخستین باشگاه ایرانی ساخت سرود رسمیاش را با همکاری داریوش خواجهنوری، خواننده و گیتاریست ایرانی آغاز کرد. این ترانه «آهنگ سرخ» نام دارد و بازیکنان سابق باشگاه آن را خواندهاند. پیش از این نیز خوانندگانی مانند فرزین برای پرسپولیس خواندهبودند. قاسم افشار نیز در دهه ۷۰ آلبومی با نام «قرمزته» منتشر کردهبود.پرسپولیس و سیاستدر دوران پهلویپیشزمینهها (پیش از ۱۳۴۷) پیش از شکلگیری پرسپولیس، خاستگاه آن یعنی شاهین درگیر جریانات سیاسی شدهبود و سیاست میراث پرسپولیس از شاهین بود، مردم کوچه و خیابان، شاهین را مرکز جریان ضدشاهنشاهی میدانستند و اکثر هواداران شاهین از مخافان بودند، جریانات سیاسی و نفوذ پرویز خسروانی باعث انحلال شاهین شد. رابطه پرسپولیس و دربار (۱۳۵۷-۱۳۴۷) پس از انحلال شاهین، هوادارانش به جهت حضور بازیکنان شاهین در پرسپولیس، از سال ۱۳۴۷ به این تیم گرویدند و تا سال ۱۳۵۷، سکوهای پرسپولیس، کمابیش جایگاه مخالفان شاه محسوب میشد. تاج که نماد حکومت شاهنشاهی محسوب میشد نیز در تقابل و رقابت با این پرسپولیس قرار گرفت.به جز علی عبده، محمد خاتم، فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی ایران و فاطمه پهلوی، عضوی از خانواده سلطنتی ایران نیز به پرسپولیس نزدیک بودند و کماکان رابطه خوبی با پرویز خسروانی نداشتند. بنابراین پرسپولیس جایگاه مناسبی برای مخالفان بود چرا که مانند شاهین «ظاهر مخالف» نداشت. عبده نزد خانواده شاه محبوبیت داشت، چنانچه افتتاح طبقه دوم بولینگ عبده توسط محمدرضا و فرح پهلوی انجام شد؛ اما پس از سال ۱۳۵۴ و درگذشت خاتم، روابط عبده با فاطمه پهلوی و دربار رو به تیرگی گرایید. در دوران جمهوری اسلامیاوایل انقلاب و دهه ۶۰ (۱۳۷۰-۱۳۵۷) پس از انقلاب، پرسپولیس به مانند تاج، در دست انقلابیون قرار گرفت، ملی شد و تغییر نام داد؛ و سپس تحت نظر بنیاد مستضعفان قرار گرفت،به نوشته هوشنگ شهابی در دانشنامه ایرانیکا، حکومت جدید پس از انقلاب دل خوشی از فوتبال نداشت و مخالفان شاه معتقد بودند که او برای دور نگهداشتن جوانان از سیاست، تب فوتبال را در جامعه رواج میدادهاست. در دهه ۶۰ تقابل فوتبال و سیاست بارها منجر به تحریک تماشاگران و سکوهای پرسپولیس شدو این مهر تائیدی بود بر دیدگاه حکومت که تب فوتبال بر ضد انقلاب است. در این دهه محمد دادکان و محمدحسن انصاریفرد از جمله بازیکنان پرسپولیس بودند که در دوران بازیگری خود وارد جریانات سیاسی شدند. دهه ۷۰ و آغاز ورود سیاسیون (۱۳۸۰-۱۳۷۰) به طور کلی (و به شکل خاص در باشگاه استقلال) اولین جرقه ورود سیاسیون و سیاست به فوتبال در سال ۱۳۶۹ زدهشد. سیاست در قبال فوتبال آرامتر شد و پوشش تلویزیونی مسابقات افزایش یافت، پرسپولیس و استقلال در این دهه درگیر جناحبندیهای سیاسی شدند اما تا پیش از دوم خرداد جناحبندیهای آنان تقریباً نامشخص بود. در سال ۱۳۷۲ به اصرار حسن غفوریفرد، پرسپولیس زیر نظر فردی از کابینه هاشمی رفسنجانی (حسین محلوجی) قرار گرفت.در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ علیرغم انتظارات، امیر عابدینی، مدیرعامل وقت پرسپولیس و جمعی از بازیکنان در اقدامی از علیاکبر ناطقنوری حمایت کردند و در آن سو علی فتحاللهزاده، مدیرعامل وقت استقلال به همراه بازیکنان و مربیان در نامهای سرگشاده به حمایت از محمد خاتمی پرداختند. این آخرین باری بود که دو باشگاه بدین شکل علنی و صریح موضعگیری سیاسی کردند.دو سال بعد، در ۲۰ تیر ۱۳۷۸ یعنی دو روز پس از واقعه کوی دانشگاه، در حالی که جامعه هنوز دچار التهاب بود و «با وجود شایعات و مشکلات، در فضایی نهچندان دلچسب و گرم»، بازی سنتی پرسپولیس–استقلال در فینال جام حذفی با آرامش برگزار شد و علیرغم تلاشهای انجامشده برای تحریک تماشاگران، هیچ شعار سیاسی شنیده نشد.دهه ۸۰ (۱۳۹۰-۱۳۸۰) پس از آن که در سال ۱۳۸۰، رای دادگاه به تعلق پرسپولیس به دولت صادر شد، محسن مهرعلیزاده، رئیس وقت تربیت بدنی تلاش کرد که در ترکیب هیئت مدیره پرسپولیس از افراد متمایل به اصلاحطلبی استفاده نماید. پس از آغاز دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و برگزاری انتخابات شورای اسلامی شهر تهران، یاران احمدینژاد توافق کردند تا پرسپولیس زیر نظر شهرداری تهران به کار خود ادامه دهد.پیش از انقلاب پرسپولیس پیش از ساخته شدن ورزشگاه آزادی، بازیهای خود را در ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی کنونی) برگزار میکرد و زمانی که بنیانگذاری شدهبود، ورزشگاهی مجهز به استخر، زمین ژیمناستیک و بولینگ در مجموعه بولینگ عبده (شهید چمران کنونی) داشت. این مجموعه در مرداد ۱۳۵۷ آتش گرفت. عبده در شهرک اکباتان زمینی خرید و در آنجا یک ورزشگاه فوتبال با نام «آپادانا» بنا کرد، پرسپولیس به علت کمبود امکانات برای هوادارانش و همکارینکردن دیگر باشگاهها، تنها یک بازی در ورزشگاه آپادانا انجام داد و پس از آن، از آپادانا به عنوان زمین تمرین استفاده کرد. به دلیل حمایت نکردن دیگر باشگاههای ایران از حرفهایگری پرسپولیس، عبده در سال ۱۳۵۲ ورزشگاه آپادانا را به ارزش ۲۰۰٬۰۰۰ تومان به باشگاه راهآهن فروخت، ورزشگاه آپادانا امروز ورزشگاه راهآهن نامیده میشود و در همسایگی ورزشگاه شهید دستگردی قرار دارد. پس از انقلاب، در سال ۱۳۵۹ بنیاد مستضعفان و جانبازان داراییهای باشگاه را مصادره کرد.پس از انقلاب هواداران پرسپولیس در ورزشگاه آزادی تهران، ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۷، پرسپولیس–سپاهان، هفته ۳۴ام لیگ برتر ایران ۸۷-۱۳۸۶باشگاه پرسپولیس ورزشگاه اختصاصی ندارد و برای بازیهای خانگی خود ورزشگاه آزادی تهران را اجاره میکند. تیم ملی فوتبال ایران و استقلال تهران نیز در این ورزشگاه به میدان میروند.در پی بازسازی چمن ورزشگاه آزادی در فصل ۸۲-۸۱، پرسپولیس بازیهای خانگی خود را در ورزشگاه تختی برگزار کرد. در روزهای پایانی سال ۱۳۸۴، وبگاه رسمی باشگاه خبرهایی دربارهٔ این که پرسپولیس «ورزشگاه شهر قدس» را خریدهاست، منتشر کرد؛اما این ماجرا به علت مشکلات مالی و حقوقی باشگاه پایان یافت و به ثمر نرسید.زمین تمرین پیش از انقلاب، زمینهای تمرین پرسپولیس ورزشگاه آپادانا و بولینگ عبده بود. وقتی بولینگ عبده مصادره شد پرسپولیس در تپههای داوودیه تمرین میکرد. در سالیان اخیر، تمرینات تیم اصلی بیشتر در ورزشگاه کارگران انجام میشد. در شهریور ۱۳۸۷، پس از انتقال باشگاه راهآهن به شهرری، پرسپولیس ورزشگاه راهآهن را به ارزش ۱۵۰ میلیون تومان برای یک سال اجاره کرد و پس از ۳۵ سال به ورزشگاه خانگی دیرین خود در شهرک اکباتان بازگشت. هماکنون تیم اصلی پرسپولیس در «مجموعه ورزشی خیریه عمل» تمرین میکند. تیمهای پایهٔ نیز در ورزشگاه شهید درفشیفر تمرین و بازی میکنند. هواداران و هماوردان هواداران هجوم هواداران پرسپولیس به زمین چمن ورزشگاه آزادی پس از قهرمانی در لیگ برتر ۸۷-۸۶پرسپولیس باشگاه پرهواداری است، بر پایه نظرسنجی های انجام شده باشگاه پرسپولیس به عنوان پرهوادارترین باشگاه فوتبال ایران معرفی شده است و بنا بر اعلام وبگاه رسمی، باشگاه برای هوادارنش ارزش بسیاری قائل است، با این که باشگاه پرسپولیس در تهران قرار دارد، در سراسر ایران هوادار دارد و در بازیهای خارج از خانه نیز عده زیادی برای تشویق آنها به ورزشگاه میروند. این باشگاه در [افغانستان] و امارات متحده عربی نیز هوادارانی دارد. عادل فردوسیپور در مجله ورلدساکر مینویسد: «پرسپولیس با بیش از ۳۰ میلیون هوادار به عنوان محبوبترین باشگاه آسیا شناخته میشود.» بنا بر نوشته همشهریآنلاین، کنفدراسیون فوتبال آسیا در فهرستی پرسپولیس را بالاتر از الهلال عربستان و دالیان چین پرهوادارترین باشگاه آسیا معرفی کردهبود. همچنین، این باشگاه رکورد پرتماشاگرترین بازی لیگ قهرمانان آسیا را با ۹۵٫۲۲۵ نفر تماشاگر در سال ۲۰۰۹ و در بازی با بنیادکار ازبکستان، در اختیار دارد. همچنین این باشگاه تا کنون حدود ۱میلیونهوادار رسمی دارد که از تعداد هواداران عضو شده باشگاه رئال مادرید بیشتر استهماورداناستقلال تهران بازی میان پرسپولیس و استقلال، دو باشگاه پرهوادار و پرافتخار ایران، مهمترین مسابقهٔ باشگاهی فوتبال در ایران است. نخستین بازی دو تیم در روز ۱۶ فروردین ۱۳۴۷، نخستین بازی رسمی پرسپولیس بود که با نتیجهٔ بدون گل پایان یافت.فردای آن روز، روزنامه کیهان ورزشی (مهمترین روزنامه ورزشی آن زمان) روی جلد خود هیچ چیز از بازی ننوشت و تیتری از فوتبال دخترها داشت. بر خلاف گذشته، امروزه این بازی همواره با حساسیت بالا و تماشاگران زیاد همراه است و برگزاری آن بازتابهای زیادی در ایران دارد. معمولاً این بازی را حدود ۱۰۰٬۰۰۰ نفر در ورزشگاه آزادی تهران تماشا میکنند، این شهرآورد گاهی به خشونت میان بازیکنان، و درگیری میان هواداران میانجامد و هولیگانها به ناوگان حمل و نقل عمومی از جمله اتوبوسها آسیب میزنند، مجله ورلدساکر در شماره ژوئیه ۲۰۰۸ خود، فهرستی از ۵۰ شهرآورد دنیا منتشر کرد؛ و شهرآورد تهران را در رتبه ۱ام آسیا و ۲۲وم جهان قرار داد.سپاهان اصفهان با این که پرسپولیس و سپاهان هر دو از باشگاه فوتبال شاهین به وجود آمدند، در گذشته بازی این دو هماوردی محسوب نمیشد. با آغاز جام خلیج فارس و قهرمانی باشگاههای اصفهانی در جامهای فوتبال ایران، به اهمیت بازیهای رودرروی باشگاههای اصفهان و تهران افزودهشد. پس از نبرد قهرمانی پرسپولیس و سپاهان در جام حذفی ۸۵-۱۳۸۴ و لیگ برتر ۸۷-۱۳۸۶، این حساسیت و اهمیت دوچندان شد، به گونهای که هماکنون این هماوردی از مهمترین بازیهای دو باشگاه در هر فصل است.
تاریخچه
پیش از انقلاب
دهه ۱۳۴۰
پیوستن بازیکنان تیم فوتبال منحل شده شاهین تهران به پرسپولیس، باعث محبوبیت این تیم شد.
باشگاه ورزشی پرسپولیس متعلق به «شرکت سی.آر.سی» در دی ماه سال ۱۳۴۲ به دست علی عبدُه در اوین و جاده قدیم شمیرانات بنیانگذاری شد. باشگاه اصلاً در بولینگ و چند ورزش دیگر فعال بود (بولینگ عبده) و یک تیم فوتبال در دسته دوم تهران داشت. در آن سو، و در تاریخ ۱۸ تیر ۱۳۴۶؛ باشگاه شاهین که در دهه ۱۳۴۰ بازیکنان زیادی در تیم ملی ایران داشت و در میان مردم محبوب بود، به دستور سازمان ورزش و تفریحات ایران رسماً منحل شد. با رایزنیهای عبده با پرویز دهداری (مربی شاهین) و مسعود برومند (سرپرست شاهین)، بیشتر بازیکنان باشگاه شاهین به پرسپولیس پیوستند و باعث شهرت و محبوبیت آن شدند. دهداری مربی و برومند سرپرست پرسپولیس شدند و باشگاه توانست در مسابقات ردهبندی دستههای کشور در گروه خود اول شود و به بالاترین دسته لیگ فوتبال ایران راه یابد، آنها در مسابقات قهرمانی آسیا (مسابقاتی که میان تیمهای ایرانی برای شرکت در جام باشگاههای آسیا برگزار شد) نیز قهرمان شدند و به عنوان نخستین نماینده ایران به جام باشگاههای آسیا رفتند.
در سال ۱۳۴۸، محمود خیامی، مدیر کارخانه ایران ناسیونال که از هواداران شاهین بود تصمیم گرفت برای تبلیغ خودروی تازهتولید پیکان از بازیکنان پرسپولیس استفاده کند و پس از امضای پروتکل همکاری با عبده بازیکنان پرسپولیس به شکل دستهجمعی به باشگاه پیکان کوچیدند و با این تیم موفق به کسب مقام قهرمانی در جام جام باشگاههای تهران ۱۳۴۸ شدند، در حالی که پرسپولیس در جایگاه یازدهم قرار گرفت. یک سال بعد بازیکنان به پرسپولیس بازگشتند و تحت رهبری حسین فکری، پس از تاج در جای دوم جام باشگاههای تهران ۱۳۴۹ قرار گرفتند. در همین سال دست پرسپولیس از جام منطقهای هم کوتاه ماند.
دهه ۱۳۵۰ تا انقلاب
بازیکنان پرسپولیس در سال ۱۳۵۰. پرسپولیس در این سال با ۱۳ پیروزی و ۱ شکست از ۱۴ بازی جام منطقهای ایران ۱۳۵۰ به نخستین قهرمانی تاریخ خود رسید.
در سال ۱۳۵۰، پرسپولیس تحت مربیگری آلن راجرز در دومین دوره جام منطقهای به قهرمانی رسید. یک سال بعد، عبده اعلام کرد باشگاه پرسپولیس حرفهای است و بازیکنانش فقط در بازیهای حرفهای شرکت خواهند کرد. بنابراین بازیکنان به دو دسته تقسیم شدند و عدهای در تیم حرفهای و عدهای در تیم آماتور عضویت یافتند. در آن سال مسابقات فوتبال کشوری در ایران برگزار نگردید، و پرسپولیس که در جام باشگاههای تهران ۱۳۵۱ با تیم آماتورهایش شرکت کردهبود، در میان ۱۶ تیم در جای یازدهم قرار گرفت. در آن دوره پرسپولیس در ورزشگاه اختصاصی خود موسوم به ورزشگاه آپاداناتمرین میکرد و عبده برای فعال نگهداشتن تیم اصلی، باشگاههای صاحبنامی همچون سائوپائولو و چلسی را برای بازی دوستانه به تهران آورد. اما در سال ۱۳۵۲ به دلیل عدم وجود زیرساختهای فوتبال حرفهای در ایران و اعتراض خسروانی به آتابای، رئیس وقت فدراسیون فوتبال ایران عبده پس از فروش ورزشگاه باشگاه فعالیت حرفهای پرسپولیس را منحل کرد.
پرسپولیس در این سالها، کمکم از مکتب شاهین فاصله گرفت.
جام تخت جمشید در سال ۱۳۵۲ بازگشایی شد. در ۵ دورهای که از این جام برگزار شد، پرسپولیس همواره از بهترین تیمها بود و به ۲ قهرمانی (۱۳۵۲ و ۱۳۵۴) و ۳ نایبقهرمانی (۱۳۵۳، ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶) رسید، جام تخت جمشید ۱۳۵۷ نیز در حال انجام بود که با رویدادن انقلاب نیمهکاره ماند، پرسپولیس در این جام با یک امتیاز کمتر از شهباز دوم بود.
پرسپولیس تا پایان جام تخت جمشید پرافتخارترین باشگاه فوتبال ایران بود.
پس از انقلاب
انقلاب و دهه ۱۳۶۰
علی پروین ملقب به «سلطان» که از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است، در دهه ۶۰ مربی–بازیکن پرسپولیس بود.
پس از انقلاب، باشگاه تحت تاثیر آن قرار گرفت و لیگ کشوری فوتبال ایران منحل شد. بسیاری از بازیکنان تیم عوض شدند، اما توانستند در جام شهید اسپندی (۱۳۵۸) قهرمان شوند، با آغاز جنگ ایران و عراق و دهه ۱۳۶۰، لیگ فوتبال سراسری ایران همچنان تعطیل بود (تا سال ۱۳۶۸ که جام قدس برگزار گردید) و پرسپولیس تنها در جام باشگاههای تهران شرکت میکرد، این باشگاه در ۱۰ دوره برگزاری این جام در دهه ۶۰، به ۷ قهرمانی و ۲ نایبقهرمانی دست یافت. در سال ۱۳۶۶، پرسپولیس در کنار قهرمانی در جام حذفی تهران و جام باشگاههای تهران، موفق به کسب اولین قهرمانی خود در جام حذفی ایران هم شد تا در یک سال ۳ جام بگیرد.
دهه ۱۳۷۰
دهه ۱۳۷۰، برای باشگاه موفقیتآمیز بود و با یک قهرمانی در جام برندگان جام آسیا آغاز شد. پرسپولیس در ۱۰ دوره جام آزادگان شرکت کرد و به ۴ قهرمانی و ۳ نایبقهرمانی دستیافت، این باشگاه در این سالها از پایههای اصلی تیم ملی فوتبال ایران بود، تا جایی که در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه ۹ نفر از ۲۲ بازیکن ایران در آن زمان عضو این تیم بودند، پرسپولیس در این دهه به ۲ قهرمانی جام حذفی و ۳ بار سومی جام باشگاههای آسیا نیز دست یافت.
دهه ۱۳۸۰
پرسپولیس با برد در هفته پایانی ۸۷-۸۶ برابر سپاهان پس از ۶ سال نخستین قهرمانیاش را به دست آورد.
با آغاز دهه ۱۳۸۰، لیگ برتر فوتبال ایران راهاندازی شد و پرسپولیس در نخستین دوره آن قهرمان شد، فصل بعد، پرسپولیس از نخستین دوره لیگ قهرمانان آسیا حذف شد و در لیگ نتایج خوبی نگرفت. این سالها آغاز دورانی بود که سالنامه رسمی باشگاه آن را «دوران جدال با بحران» نامیدهاست، تا جایی که پرسپولیس حتی مقام ۹ام لیگ را هم تجربه کرد. دو فصل بعد، پرسپولیس پس از ۶ سال دوری از جام در جام خلیج فارس ۸۷-۱۳۸۶ به قهرمانی رسیدو این دهه را با دو قهرمانی متوالی در جام حذفی (۸۹-۱۳۸۸ و ۹۰-۱۳۸۹) به پایان برد.
نام، نماد و رنگ
تخت جمشید
پیراهن پرسپولیس در فصل ۸۷-۱۳۸۶ تولید اولاشپورت
پرسپولیس یک واژهٔ یونانی به معنای شهر پارسی است که از دو واژهٔ «پرسه» (به یونانی: Πέρσης) به معنای پارسی و «پولیس» (به یونانی: Πόλις) به معنای شهر تشکیل شدهاست. یونانیان باستان به پارسه یا تخت جمشید، پایتخت دودمان هخامنشیان، پرسپولیس میگفتند.
در سال ۱۳۶۰، سازمان تربیت بدنی نام بولینگ عبده را به مجموعه ورزشی شهید چمران تغییر داد و قرار شد پرسپولیس از سال ۱۳۶۱، با نام دیگری فعالیت کند. بازیکنان در اعتراض به این تصمیم، در بازی با هما در جام باشگاههای تهران حاضر نشدند و قهرمانی این مسابقات را از دست دادند. در دی ۱۳۶۵، پرسپولیس تحت پوشش بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی قرار گرفت. بنیاد مستضعفان تصمیم گرفت نام تیم را به «آزادی» تغییر دهد. بازیکنان با این تغییر نام موافق نبودند. در ۲۷ بهمن ۱۳۶۵، نام باشگاه رسماً به «پیروزی» تغییر یافت. اداره کل تربیت بدنی استان تهران در اطلاعیهای اعلام کرد که «این تغییر نام به پیشنهاد بازیکنان صورت گرفتهاست.» با این وجود، رسانهها و مردم ایران بیشتر نام پرسپولیس را به کار میبرند.
در آگهی ثبت نمادی که شرکت فرهنگی ورزشی پرسپولیس در سال ۱۳۷۰ به ثبت رسانده، این توضیح آمدهاست: «کلمه پرسپولیس و علامت فانتزی. تصویر جامی که از دو طرف با دو سر اسب هخامنشی تلاقی دارد.»
رنگ قرمز یکی از مهمترین نمادهای باشگاه فوتبال پرسپولیس به شمار میآید. به جز فصل ۸۶-۱۳۸۵ و چند بازی لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۰۹ که بازیکنان پرسپولیس لباسهای راهراه سفید و قرمز پوشیدند، از آغاز همواره رنگ اصلی پیراهن پرسپولیس قرمز بودهاست. از این رو آنان را «ارتش سرخ» و «سرخپوشان» مینامند. پیراهن دوم باشگاه نیز به طور سنتی سفید بوده است. از فصل ۹۰-۱۳۸۹ پیراهن دوم باشگاه به رنگ مشکی تغییر کرد که در پی آن در فصل ۹۱-۱۳۹۰ نیز این رنگ به عنوان رنگ دوم پیراهن باشگاه برگزیده شد. در یک نظرسنجی که پیش از لیگ دهم از سوی پایگاه خبری باشگاه پرسپولیس انجام شد، ۴۲ درصد از هواداران، رنگ مشکی و ۱۷ درصد رنگ سفید را برای رنگ پیراهن دوم باشگاه برتری دادهاند.
پرسپولیس در فرهنگ عامه و رسانهها
پرسپولیس به عنوان یک باشگاه فوتبال، کاملاً در میان مردم ایران شناختهشدهاست. عادل فردوسیپور در مجله ورلدساکر در این باره مینویسد: «نخستین پرسشی که هواداران فوتبال در ایران از یکدیگر میپرسند این است که قرمز هستی یا آبی؟» رسانههای ایران به شدت اخبار این باشگاه را پوشش میدهند و «حاشیه»های زیادی پیرامون افراد حاضر در باشگاه است. افکار عمومی ایران امروز نیز همانند دیگر جوامع،تحت تاثیر این رسانههای ورزشی قرار دارند. در چند سال اخیر بیش از ۵۰ وبگاه در فضای اینترنت با نام پرسپولیس وجودداشتهاست. برخی از این وبگاهای هواداری و خبری، خود را «سایت کانون هواداران پرسپولیس» و یا «سایتی رسمی» معرفی میکنند. دستهای از این وبگاهها که خط مشی حمایتی یا مخالفتی با گروه یا اشخاص خاصی دارند، منتسب به لیدرها و افراد نزدیک به اشخاص مرتبط با باشگاه دانسته میشوند.
در پی پوشش گسترده اخبار باشگاه و شعارهای خاص روی سکوهای ورزشگاه، در سالهای اخیر امنیت شغلی مدیران عامل و مربیان این باشگاه همواره در خطر قرار داشتهاست، جان دیوردن، نویسنده وبگاه گل در گزارشی با نام «تردید آسیا: آیا مربیگری پرسپولیس بزرگترین و دشوارترین کار در فوتبال آسیا است؟»، جو رسانهها را «جانوری ترسناک» و مربیگری این تیم را «شغلی پرفشار» توصیف میکند.
در فصل ۸۷-۱۳۸۶ که به قهرمانی پرسپولیس در جام خلیج فارس منتهی شد، فیلم مستندی با نام مردان پرسپولیس درباره این باشگاه ساختهشد. قرار بود قسمت دوم این فیلم در سال بعد ساخته شود که با مخالفت داریوش مصطفوی، مدیرعامل آن زمان پرسپولیس این فیلم ساختهنشد. سانسور و کیفیت پائین ساخت این فیلم با انتقادهایی همراه بود.
همچنین در دهههای ۱۳۴۰، (عزیز اصلی) ۱۳۵۰ (محراب شاهرخی) و ۱۳۷۰ (احمدرضا عابدزاده، علی پروین، حمید استیلی و افشین پیروانی) نیز شماری از بازیکنان این باشگاه در فیلمهای سینمای ایران به بازیگری پرداختند.
در سال ۱۳۸۸، پرسپولیس به عنوان نخستین باشگاه ایرانی ساخت سرود رسمیاش را با همکاری داریوش خواجهنوری، خواننده و گیتاریست ایرانی آغاز کرد. این ترانه «آهنگ سرخ» نام دارد و بازیکنان سابق باشگاه آن را خواندهاند. پیش از این نیز خوانندگانی مانند فرزین برای پرسپولیس خواندهبودند. قاسم افشار نیز در دهه ۷۰ آلبومی با نام «قرمزته» منتشر کردهبود.
پرسپولیس و سیاست
در دوران پهلوی
پیشزمینهها (پیش از ۱۳۴۷)
پیش از شکلگیری پرسپولیس، خاستگاه آن یعنی شاهین درگیر جریانات سیاسی شدهبود و سیاست میراث پرسپولیس از شاهین بود، مردم کوچه و خیابان، شاهین را مرکز جریان ضدشاهنشاهی میدانستند و اکثر هواداران شاهین از مخافان بودند، جریانات سیاسی و نفوذ پرویز خسروانی باعث انحلال شاهین شد.
رابطه پرسپولیس و دربار (۱۳۵۷-۱۳۴۷)
پس از انحلال شاهین، هوادارانش به جهت حضور بازیکنان شاهین در پرسپولیس، از سال ۱۳۴۷ به این تیم گرویدند و تا سال ۱۳۵۷، سکوهای پرسپولیس، کمابیش جایگاه مخالفان شاه محسوب میشد. تاج که نماد حکومت شاهنشاهی محسوب میشد نیز در تقابل و رقابت با این پرسپولیس قرار گرفت.
به جز علی عبده، محمد خاتم، فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی ایران و فاطمه پهلوی، عضوی از خانواده سلطنتی ایران نیز به پرسپولیس نزدیک بودند و کماکان رابطه خوبی با پرویز خسروانی نداشتند. بنابراین پرسپولیس جایگاه مناسبی برای مخالفان بود چرا که مانند شاهین «ظاهر مخالف» نداشت. عبده نزد خانواده شاه محبوبیت داشت، چنانچه افتتاح طبقه دوم بولینگ عبده توسط محمدرضا و فرح پهلوی انجام شد؛ اما پس از سال ۱۳۵۴ و درگذشت خاتم، روابط عبده با فاطمه پهلوی و دربار رو به تیرگی گرایید.
در دوران جمهوری اسلامی
اوایل انقلاب و دهه ۶۰ (۱۳۷۰-۱۳۵۷)
پس از انقلاب، پرسپولیس به مانند تاج، در دست انقلابیون قرار گرفت، ملی شد و تغییر نام داد؛ و سپس تحت نظر بنیاد مستضعفان قرار گرفت،به نوشته هوشنگ شهابی در دانشنامه ایرانیکا، حکومت جدید پس از انقلاب دل خوشی از فوتبال نداشت و مخالفان شاه معتقد بودند که او برای دور نگهداشتن جوانان از سیاست، تب فوتبال را در جامعه رواج میدادهاست. در دهه ۶۰ تقابل فوتبال و سیاست بارها منجر به تحریک تماشاگران و سکوهای پرسپولیس شدو این مهر تائیدی بود بر دیدگاه حکومت که تب فوتبال بر ضد انقلاب است. در این دهه محمد دادکان و محمدحسن انصاریفرد از جمله بازیکنان پرسپولیس بودند که در دوران بازیگری خود وارد جریانات سیاسی شدند.
دهه ۷۰ و آغاز ورود سیاسیون (۱۳۸۰-۱۳۷۰)
به طور کلی (و به شکل خاص در باشگاه استقلال) اولین جرقه ورود سیاسیون و سیاست به فوتبال در سال ۱۳۶۹ زدهشد. سیاست در قبال فوتبال آرامتر شد و پوشش تلویزیونی مسابقات افزایش یافت، پرسپولیس و استقلال در این دهه درگیر جناحبندیهای سیاسی شدند اما تا پیش از دوم خرداد جناحبندیهای آنان تقریباً نامشخص بود.
در سال ۱۳۷۲ به اصرار حسن غفوریفرد، پرسپولیس زیر نظر فردی از کابینه هاشمی رفسنجانی (حسین محلوجی) قرار گرفت.
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ علیرغم انتظارات، امیر عابدینی، مدیرعامل وقت پرسپولیس و جمعی از بازیکنان در اقدامی از علیاکبر ناطقنوری حمایت کردند و در آن سو علی فتحاللهزاده، مدیرعامل وقت استقلال به همراه بازیکنان و مربیان در نامهای سرگشاده به حمایت از محمد خاتمی پرداختند. این آخرین باری بود که دو باشگاه بدین شکل علنی و صریح موضعگیری سیاسی کردند.
دو سال بعد، در ۲۰ تیر ۱۳۷۸ یعنی دو روز پس از واقعه کوی دانشگاه، در حالی که جامعه هنوز دچار التهاب بود و «با وجود شایعات و مشکلات، در فضایی نهچندان دلچسب و گرم»، بازی سنتی پرسپولیس–استقلال در فینال جام حذفی با آرامش برگزار شد و علیرغم تلاشهای انجامشده برای تحریک تماشاگران، هیچ شعار سیاسی شنیده نشد.
دهه ۸۰ (۱۳۹۰-۱۳۸۰)
پس از آن که در سال ۱۳۸۰، رای دادگاه به تعلق پرسپولیس به دولت صادر شد، محسن مهرعلیزاده، رئیس وقت تربیت بدنی تلاش کرد که در ترکیب هیئت مدیره پرسپولیس از افراد متمایل به اصلاحطلبی استفاده نماید. پس از آغاز دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و برگزاری انتخابات شورای اسلامی شهر تهران، یاران احمدینژاد توافق کردند تا پرسپولیس زیر نظر شهرداری تهران به کار خود ادامه دهد.
پیش از انقلاب
پرسپولیس پیش از ساخته شدن ورزشگاه آزادی، بازیهای خود را در ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی کنونی) برگزار میکرد و زمانی که بنیانگذاری شدهبود، ورزشگاهی مجهز به استخر، زمین ژیمناستیک و بولینگ در مجموعه بولینگ عبده (شهید چمران کنونی) داشت. این مجموعه در مرداد ۱۳۵۷ آتش گرفت.
عبده در شهرک اکباتان زمینی خرید و در آنجا یک ورزشگاه فوتبال با نام «آپادانا» بنا کرد، پرسپولیس به علت کمبود امکانات برای هوادارانش و همکارینکردن دیگر باشگاهها، تنها یک بازی در ورزشگاه آپادانا انجام داد و پس از آن، از آپادانا به عنوان زمین تمرین استفاده کرد. به دلیل حمایت نکردن دیگر باشگاههای ایران از حرفهایگری پرسپولیس، عبده در سال ۱۳۵۲ ورزشگاه آپادانا را به ارزش ۲۰۰٬۰۰۰ تومان به باشگاه راهآهن فروخت، ورزشگاه آپادانا امروز ورزشگاه راهآهن نامیده میشود و در همسایگی ورزشگاه شهید دستگردی قرار دارد. پس از انقلاب، در سال ۱۳۵۹ بنیاد مستضعفان و جانبازان داراییهای باشگاه را مصادره کرد.
پس از انقلاب
هواداران پرسپولیس در ورزشگاه آزادی تهران، ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۷، پرسپولیس–سپاهان، هفته ۳۴ام لیگ برتر ایران ۸۷-۱۳۸۶
باشگاه پرسپولیس ورزشگاه اختصاصی ندارد و برای بازیهای خانگی خود ورزشگاه آزادی تهران را اجاره میکند. تیم ملی فوتبال ایران و استقلال تهران نیز در این ورزشگاه به میدان میروند.
در پی بازسازی چمن ورزشگاه آزادی در فصل ۸۲-۸۱، پرسپولیس بازیهای خانگی خود را در ورزشگاه تختی برگزار کرد.
در روزهای پایانی سال ۱۳۸۴، وبگاه رسمی باشگاه خبرهایی دربارهٔ این که پرسپولیس «ورزشگاه شهر قدس» را خریدهاست، منتشر کرد؛اما این ماجرا به علت مشکلات مالی و حقوقی باشگاه پایان یافت و به ثمر نرسید.
زمین تمرین
پیش از انقلاب، زمینهای تمرین پرسپولیس ورزشگاه آپادانا و بولینگ عبده بود. وقتی بولینگ عبده مصادره شد پرسپولیس در تپههای داوودیه تمرین میکرد.
در سالیان اخیر، تمرینات تیم اصلی بیشتر در ورزشگاه کارگران انجام میشد. در شهریور ۱۳۸۷، پس از انتقال باشگاه راهآهن به شهرری، پرسپولیس ورزشگاه راهآهن را به ارزش ۱۵۰ میلیون تومان برای یک سال اجاره کرد و پس از ۳۵ سال به ورزشگاه خانگی دیرین خود در شهرک اکباتان بازگشت. هماکنون تیم اصلی پرسپولیس در «مجموعه ورزشی خیریه عمل» تمرین میکند. تیمهای پایهٔ نیز در ورزشگاه شهید درفشیفر تمرین و بازی میکنند.
هواداران و هماوردان
هواداران
هجوم هواداران پرسپولیس به زمین چمن ورزشگاه آزادی پس از قهرمانی در لیگ برتر ۸۷-۸۶
پرسپولیس باشگاه پرهواداری است، بر پایه نظرسنجی های انجام شده باشگاه پرسپولیس به عنوان پرهوادارترین باشگاه فوتبال ایران معرفی شده است و بنا بر اعلام وبگاه رسمی، باشگاه برای هوادارنش ارزش بسیاری قائل است، با این که باشگاه پرسپولیس در تهران قرار دارد، در سراسر ایران هوادار دارد و در بازیهای خارج از خانه نیز عده زیادی برای تشویق آنها به ورزشگاه میروند. این باشگاه در [افغانستان] و امارات متحده عربی نیز هوادارانی دارد. عادل فردوسیپور در مجله ورلدساکر مینویسد: «پرسپولیس با بیش از ۳۰ میلیون هوادار به عنوان محبوبترین باشگاه آسیا شناخته میشود.» بنا بر نوشته همشهریآنلاین، کنفدراسیون فوتبال آسیا در فهرستی پرسپولیس را بالاتر از الهلال عربستان و دالیان چین پرهوادارترین باشگاه آسیا معرفی کردهبود. همچنین، این باشگاه رکورد پرتماشاگرترین بازی لیگ قهرمانان آسیا را با ۹۵٫۲۲۵ نفر تماشاگر در سال ۲۰۰۹ و در بازی با بنیادکار ازبکستان، در اختیار دارد. همچنین این باشگاه تا کنون حدود ۱میلیونهوادار رسمی دارد که از تعداد هواداران عضو شده باشگاه رئال مادرید بیشتر است
هماوردان
استقلال تهران
بازی میان پرسپولیس و استقلال، دو باشگاه پرهوادار و پرافتخار ایران، مهمترین مسابقهٔ باشگاهی فوتبال در ایران است. نخستین بازی دو تیم در روز ۱۶ فروردین ۱۳۴۷، نخستین بازی رسمی پرسپولیس بود که با نتیجهٔ بدون گل پایان یافت.فردای آن روز، روزنامه کیهان ورزشی (مهمترین روزنامه ورزشی آن زمان) روی جلد خود هیچ چیز از بازی ننوشت و تیتری از فوتبال دخترها داشت. بر خلاف گذشته، امروزه این بازی همواره با حساسیت بالا و تماشاگران زیاد همراه است و برگزاری آن بازتابهای زیادی در ایران دارد. معمولاً این بازی را حدود ۱۰۰٬۰۰۰ نفر در ورزشگاه آزادی تهران تماشا میکنند، این شهرآورد گاهی به خشونت میان بازیکنان، و درگیری میان هواداران میانجامد و هولیگانها به ناوگان حمل و نقل عمومی از جمله اتوبوسها آسیب میزنند، مجله ورلدساکر در شماره ژوئیه ۲۰۰۸ خود، فهرستی از ۵۰ شهرآورد دنیا منتشر کرد؛ و شهرآورد تهران را در رتبه ۱ام آسیا و ۲۲وم جهان قرار داد.
سپاهان اصفهان
با این که پرسپولیس و سپاهان هر دو از باشگاه فوتبال شاهین به وجود آمدند، در گذشته بازی این دو هماوردی محسوب نمیشد. با آغاز جام خلیج فارس و قهرمانی باشگاههای اصفهانی در جامهای فوتبال ایران، به اهمیت بازیهای رودرروی باشگاههای اصفهان و تهران افزودهشد. پس از نبرد قهرمانی پرسپولیس و سپاهان در جام حذفی ۸۵-۱۳۸۴ و لیگ برتر ۸۷-۱۳۸۶، این حساسیت و اهمیت دوچندان شد، به گونهای که هماکنون این هماوردی از مهمترین بازیهای دو باشگاه در هر فصل است.
دانلود,به روز,جدید,Intrusion detection system a comprehensive review,مروری,Article,free download,مهندسی فناوری اطلاعات,تازه,مهندسی کامپیوتر نرم افزار,سیـستم های تشخیـص نـفوذ,دانلود رایگان 3 مقاله درباره سیستم های تشخیص نفوذ (IDS),ICT,2013,pdf,IDS,رایگان,, آهنگ,مقاله,مفید, بازی جدید با لینک مستقیم , انیمیشن, سریال,دانلود رایگان فیلم,survey
دانلود رایگان 3 مقاله درباره سیستم های تشخیص نفوذ (IDS) دانلود
فهرست: مقدمهمقدمه ای بر فایروالفایروال چه کار می کند ؟چه نوع فایروال هائی وجود دارد ؟نحوه پیکربندی بهینه یک فایروال به چه صورت است ؟انواع فایروالموقعیت یابی برای فایروالخلاصه فصل اولنتیجه گیریکاربرد پراکسی در امنیت شبکه (۱)پراکسی چیست؟پراکسی چه چیزی نیست؟پراکسی با Stateful packet filter تفاوت داردپراکسی ها یا Application Gatewaysکاربرد پراکسی در امنیت شبکه (۲و)برخی انواع پراکسیSMTP Proxyکاربرد پراکسی در امنیت شبکه (۳)HTTP ProxyFTP ProxyDNS Proxyخلاصه فصل دومنتیجه گیریIDSها لزوم و کلیاتIDSNetwork IDS (NIDS)Host-Based IDS (HIDS)Distributed IDS (DIDS)IDSچیست؟مزاحمت چیست؟IDS چگونه کار میکند؟چه کسى روى شبکه شماست؟خلاصه فصل سومنتیجه گیریامنیت شبکهتکنولوژی های زیر امنیت را در سطح برنامه فراهم می کنند:نتیجه گیریمقایسه تشخیص نفوذ و پیش گیری از نفوذتفاوت شکلی تشخیص با پیش گیریتشخیص نفوذپیش گیری از نفوذخلاصه فصل چهارمنتیجه گیریآشنایی با SnortSnort چیست؟سیستم مورد نیاز برای نصب Snortامکانات SnortPacket SnifferPreprocessorDetection Engineاخطار دهندهSnort و ساختار شبکهدام های Snortخلاصه فصل پنجمنتیجه گیریخلاصه کل مطالبفقط یک پیشنهاد
عنوان مقاله: آشنایی با سامانه های کشف مزاحمت
قالب بندی: PDF
قیمت: رایگان
شرح مختصر: هدف از ارایه این پروژه معرفی اصول و مبانی امنیت در شبکه های کامپیوتری می باشد. در آغاز به تعاریف و مفاهیم امنیت در شبکه می پردازیم. در مبحث امنیت شبکه، منابع شبکه و انواع حملات، تحلیل خطر سیاست های امنیتی، طرح امنیت شبکه و نواحی امنیتی به تفضیل مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. برای حفظ امنیت شبکه نیاز است تا مراحل اولیه ایجاد امنیت و سیتم های عامل و برنامه کاربردی مناسب لحاظ شود. در ادامه به انواع حملات در شبکه های رایانه ای پرداخته ایم و برای افزایش امنیت در سطح شبکه به AUDITING ، کامپیوترهای بدون دیسک، به رمز در آوردن داده ها و محافظت در برابر ویروس پرداخته ایم.
و اما روش های تامین امنیت در شبکه که عبارتند از: دفاع در عمق، فایروال و پراکسی که به طور کامل تشریح شده است. و در ادامه سطوح امنیت شبکه، تهدیدات علیه امنیت شبکه، امنیت شبکه لایه بندی شده، ابزارها و الگوهای امنیت شبکه، مراحل ایمن سازی شبکه، راهکارهای امنیتی شبکه ،مکانیزم های امنیتی و الگوریتم جهت تهیه الگوی امنیت شبکه توضیح داده شده است.
فهرست:
مقدمه
مقدمه ای بر فایروال
فایروال چه کار می کند ؟
چه نوع فایروال هائی وجود دارد ؟
نحوه پیکربندی بهینه یک فایروال به چه صورت است ؟
انواع فایروال
موقعیت یابی برای فایروال
خلاصه فصل اول
نتیجه گیری
کاربرد پراکسی در امنیت شبکه (۱)
پراکسی چیست؟
پراکسی چه چیزی نیست؟
پراکسی با Stateful packet filter تفاوت دارد
پراکسی ها یا Application Gateways
کاربرد پراکسی در امنیت شبکه (۲و)
برخی انواع پراکسی
SMTP Proxy
کاربرد پراکسی در امنیت شبکه (۳)
HTTP Proxy
FTP Proxy
DNS Proxy
خلاصه فصل دوم
نتیجه گیری
IDSها لزوم و کلیات
IDS
Network IDS (NIDS)
Host-Based IDS (HIDS)
Distributed IDS (DIDS)
IDSچیست؟
مزاحمت چیست؟
IDS چگونه کار میکند؟
چه کسى روى شبکه شماست؟
خلاصه فصل سوم
نتیجه گیری
امنیت شبکه
تکنولوژی های زیر امنیت را در سطح برنامه فراهم می کنند:
نتیجه گیری
مقایسه تشخیص نفوذ و پیش گیری از نفوذ
تفاوت شکلی تشخیص با پیش گیری
تشخیص نفوذ
پیش گیری از نفوذ
خلاصه فصل چهارم
نتیجه گیری
آشنایی با Snort
Snort چیست؟
سیستم مورد نیاز برای نصب Snort
امکانات Snort
Packet Sniffer
Preprocessor
Detection Engine
اخطار دهنده
Snort و ساختار شبکه
دام های Snort
خلاصه فصل پنجم
نتیجه گیری
خلاصه کل مطالب
فقط یک پیشنهاد
دانلود کنید
دانلود مقاله مروری جدید 2013 درباره ids
دانلود کنید
√ راهنمای دانلود : پس از ورود به لینک دانلود، دکمه Free Download (یا دانلود کم سرعت) و سپس
Download file) Create Download Link یا) را بزنید تا لینک مستقیم برای شما آماده گردد.
√ دیدگاه ها و پیشنهاد های خود را با ما در میان بگذارید. رضایت شما هدف ماست.
شعر,استیو مک کرام,متن ترانه های سیاوش قمیشی / آﻟﺒﻮم ﻫﻮای ﺧﻮﻧﻪ, انیمیشن, آهنگ, سریال,آﻟﺒﻮم ﻫﻮای ﺧﻮﻧﻪ,متن ترانه,سیاوش قمیشی,تکست,دانلود رایگان فیلم,, بازی جدید با لینک مستقیم
متن ترانه های سیاوش قمیشی / آﻟﺒﻮم ﻫﻮای ﺧﻮﻧﻪ انیمیشن
ﺗﻮ ﻧﺪﻳﺪی ﭼﻪ ﻏﺮﻳﺒﻪ ﺟﺰﻳﺮه ﻳﻪ ﺧﺎﻛﻪ ﺗﻮی آب اﺳﻴﺮه
آﻟﺒﻮم : ﻫﻮای ﺧﻮﻧﻪ
· ﻫﻮای ﺧﻮﻧﻪ
· ﻃﻠﻮع
· ﺟﺰﻳﺮه
· ﻧﺎﻣﻪ
· ﭘﻨﺠﺮه
· دودﻟﻲ
1. « ﺗﺮاﻧﻪ : ﻫﻮای ﺧﻮﻧﻪ
« آﻟﺒﻮم : ﻫﻮای ﺧﻮﻧﻪ
« ﺧﻮاﻧﻨﺪه : ﺳﻴﺎوش ﻗﻤﻴﺸﻲ
« ﺗﺮاﻧﻪ ﺳﺮا : م.ﺳﭙﻨﺪ
« آﻫﻨﮕﺴﺎز : ﺳﻴﺎوش ﻗﻤﻴﺸﻲ
« ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻛﻨﻨﺪه : اﺳﺘﻴﻮ ﻣﻚ ﻛﺮام
ﻫﻮای ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻪ دﻟﮕﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
از اﻳﻦ زﻣﺎﻧﻪ دﻟﻢ ﺳـﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﻋـﻘـﺎب ﺗـﻴـﺰ ﭘـﺮ دﺷـﺘـﻬﺎی اﺳـﺘﻐﻨﺎ
اﺳـﻴـﺮ ﭘـﻨﺠﻪی ﺗﻘﺪﻳﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﺻـﺪای زﻣـﺰﻣـﻪی ﻋﺎﺷـﻘﺎن آزادی
ﻓﻐﺎن و ﻧﺎﻟﻪی ﺷﺒﮕﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﻧـﮕـﺎهِ ﻣـﺮدم ﺑـﻴـﮕﺎﻧـﻪ در دل ﻏـﺮﺑـﺖ
ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﺧﺴﺘﻪی ﻣﻦ ﺗﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﻣﺒﺮ ز ﻣﻮی ﺳﭙﻴﺪم ﮔﻤﺎن ﺑﻪ ﻋﻤﺮ دراز
ﺟﻮان ز ﺣﺎدﺛﻪای ﭘـﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﺑﮕﻮ اﮔﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﻤﻲرﺳﺪ ﻓﺮﻳﺎد
ﻛﻼم ﺣﻖ دمِ ﺷﻤﺸـﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﺑـﮕـﻴـﺮ دﺳـﺖ ﻣﺮا آﺷـﻨﺎی درد ﺑـﮕﻴﺮ
ﻣﮕﻮ ﭼﻨﻴﻦ و ﭼﻨﺎن، دﻳﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﺑﻪ ﺳﻮی ﺧﻮﻳﺶ ﻣﺮا ﻣﻴﻜِﺸﺪ ﭼﻪ ﺧﻮن و ﭼﻪ ﺧﺎک
ﻣـﺤـﺒـﺖ اﺳـﺖ ﻛـﻪ زﻧـﺠـﻴـﺮ ﻣـﻲﺷـﻮد ﮔـﺎﻫـﻲ
ﻣﺒﺮ ز ﻣﻮی ﺳﭙﻴﺪم ﮔﻤﺎن ﺑﻪ ﻋﻤﺮ دراز
ﺟﻮان ز ﺣﺎدﺛﻪای ﭘـﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﺑﮕﻮ اﮔﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﻤﻲرﺳﺪ ﻓﺮﻳﺎد
ﻛﻼم ﺣﻖ دمِ ﺷﻤﺸـﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﻫﻮای ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻪ دﻟﮕﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
از اﻳﻦ زﻣﺎﻧﻪ دﻟﻢ ﺳﻴﺮ ﻣﻲﺷﻮد ﮔﺎﻫﻲ
ﺑﻪ ﺳﻮی ﺧﻮﻳﺶ ﻣﺮا ﻣﻴﻜِﺸﺪ ﭼﻪ ﺧﻮن و ﭼﻪ ﺧﺎک
ﻣـﺤـﺒـﺖ اﺳـﺖ ﻛـﻪ زﻧـﺠـﻴـﺮ ﻣـﻲﺷـﻮد ﮔـﺎﻫـﻲ
2. « ﺗﺮاﻧﻪ : ﻃﻠﻮع
« آﻟﺒﻮم : ﻫﻮای ﺧﻮﻧﻪ
« ﺧﻮاﻧﻨﺪه : ﺳﻴﺎوش ﻗﻤﻴﺸﻲ
« ﺗﺮاﻧﻪ ﺳﺮا : ﭘﺪرام
« آﻫﻨﮕﺴﺎز : ﺳﻴﺎوش ﻗﻤﻴﺸﻲ
« ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻛﻨﻨﺪه : اﺳﺘﻴﻮ ﻣﻚ ﻛﺮام
وﻗﺘﻲ ﻛﻪ دﻟﺘﻨﮓ ﻣﻲﺷﻢ و
ﻫـﻤـﺮاه ﺗـﻨـﻬﺎﻳـﻲ ﻣﻴـﺮم
داغ دﻟـﻢ ﺗﺎزه ﻣﻴﺸﻪ
زﻣﺰﻣﻪﻫﺎی ﺧﻮﻧﺪﻧﻢ
وﺳﻮﺳﻪﻫﺎی ﻣﻮﻧﺪم
ﺑﺎ ﺗﻮﻫﻢ اﻧﺪازه ﻣﻴﺸﻪ
ﻗـﺪ ﻫﺰارﺗـﺎ ﭘـﻨـﺠﺮه
ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ آواز ﻣﻲﺧﻮﻧﻢ
دارم ﺑﺎ ﻛﻲ ﺣﺮف ﻣﻲزﻧﻢ؟
ﻧـﻤـﻲدوﻧـﻢ، ﻧـﻤـﻲدوﻧـﻢ
اﻳﻦ روزا دﻧﻴﺎ واﺳﻪ ﻣﻦ از ﺧﻮﻧﻤﻮن ﻛﻮﭼﻴﻚ ﺗﺮه
ﻛـﺎش ﻣﻲﺗـﻮﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨـﻮﻧﻢ ﻗـﺪ ﻫـﺰارﺗﺎ ﭘـﻨـﺠﺮه
ﻃﻠﻮع ﻣﻦ، ﻃﻠﻮع ﻣﻦ
وﻗﺘﻲ ﻏﺮوب ﭘﺮ ﺑﺰﻧﻪ
ﻣـﻮﻗـﻊ رﻓـﺘـﻦ ﻣـﻨﻪ
ﻃﻠﻮع ﻣﻦ، ﻃﻠﻮع ﻣﻦ
وﻗﺘﻲ ﻏﺮوب ﭘﺮ ﺑﺰﻧﻪ
ﻣـﻮﻗـﻊ رﻓـﺘـﻦ ﻣـﻨﻪ
ﺣﺎﻻ ﻛﻪ دﻟﺘﻨﮕﻲ داره
رﻓﻴـﻖ ﺗﻨﻬﺎﻳـﻴﻢ ﻣﻴﺸﻪ
ﻛﻮﭼﻪﻫﺎ ﻧﺎرﻓﻴﻖ ﺷﺪن
ﺣﺎﻻ ﻛﻪ ﻣﻲﺧﻮام ﺷﺐ و روز
ﺑـﻪ ﻫـﻢ دﻳـﮕـﻪ دروغ ﺑـﮕـﻦ
ﺳـﺎﻋﺖ ﻫﺎ ﻫـﻢ دﻗﻴـﻖ ﺷـﺪن
ﻃﻠﻮع ﻣﻦ، ﻃﻠﻮع ﻣﻦ
وﻗﺘﻲ ﻏﺮوب ﭘﺮ ﺑﺰﻧﻪ
ﻣـﻮﻗـﻊ رﻓـﺘـﻦ ﻣـﻨﻪ
ﻃﻠﻮع ﻣﻦ، ﻃﻠﻮع ﻣﻦ
وﻗﺘﻲ ﻏﺮوب ﭘﺮ ﺑﺰﻧﻪ
ﻣـﻮﻗـﻊ رﻓـﺘـﻦ ﻣـﻨﻪ
وﻗﺘﻲ ﻛﻪ دﻟﺘﻨﮓ ﻣﻲﺷﻢ و
ﻫـﻤـﺮاه ﺗـﻨـﻬﺎﻳـﻲ ﻣﻴـﺮم
داغ دﻟـﻢ ﺗﺎزه ﻣﻴﺸﻪ
زﻣﺰﻣﻪﻫﺎی ﺧﻮﻧﺪﻧﻢ
وﺳﻮﺳﻪﻫﺎی ﻣﻮﻧﺪم
ﺑﺎ ﺗﻮﻫﻢ اﻧﺪازه ﻣﻴﺸﻪ
ﻗـﺪ ﻫﺰارﺗـﺎ ﭘـﻨـﺠﺮه
ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ آواز ﻣﻲﺧﻮﻧﻢ
دارم ﺑﺎ ﻛﻲ ﺣﺮف ﻣﻲزﻧﻢ؟
ﻧـﻤـﻲدوﻧـﻢ، ﻧـﻤـﻲدوﻧـﻢ
اﻳﻦ روزا دﻧﻴﺎ واﺳﻪ ﻣﻦ از ﺧﻮﻧﻤﻮن ﻛﻮﭼﻴﻚ ﺗﺮه
ﻛـﺎش ﻣﻲﺗـﻮﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨـﻮﻧﻢ ﻗـﺪ ﻫـﺰارﺗﺎ ﭘـﻨـﺠﺮه
ﻃﻠﻮع ﻣﻦ، ﻃﻠﻮع ﻣﻦ
وﻗﺘﻲ ﻏﺮوب ﭘﺮ ﺑﺰﻧﻪ
ﻣـﻮﻗـﻊ رﻓـﺘـﻦ ﻣـﻨﻪ
ﻃﻠﻮع ﻣﻦ، ﻃﻠﻮع ﻣﻦ
وﻗﺘﻲ ﻏﺮوب ﭘﺮ ﺑﺰﻧﻪ
ﻣـﻮﻗـﻊ رﻓـﺘـﻦ ﻣـﻨﻪ
ﺣﺎﻻ ﻛﻪ دﻟﺘﻨﮕﻲ داره
رﻓﻴـﻖ ﺗﻨﻬﺎﻳـﻴﻢ ﻣﻴﺸﻪ
ﻛﻮﭼﻪﻫﺎ ﻧﺎرﻓﻴﻖ ﺷﺪن
ﺣﺎﻻ ﻛﻪ ﻣﻲﺧﻮام ﺷﺐ و روز
ﺑـﻪ ﻫـﻢ دﻳـﮕـﻪ دروغ ﺑـﮕـﻦ
ﺳـﺎﻋﺖ ﻫﺎ ﻫـﻢ دﻗﻴـﻖ ﺷـﺪن
ﻃﻠﻮع ﻣﻦ، ﻃﻠﻮع ﻣﻦ
وﻗﺘﻲ ﻏﺮوب ﭘﺮ ﺑﺰﻧﻪ
ﻣـﻮﻗـﻊ رﻓـﺘـﻦ ﻣـﻨﻪ
ﻃﻠﻮع ﻣﻦ، ﻃﻠﻮع ﻣﻦ
وﻗﺘﻲ ﻏﺮوب ﭘﺮ ﺑﺰﻧﻪ
ﻣـﻮﻗـﻊ رﻓـﺘـﻦ ﻣـﻨﻪ
ﻃﻠﻮع ﻣﻦ، ﻃﻠﻮع ﻣﻦ
وﻗﺘﻲ ﻏﺮوب ﭘﺮ ﺑﺰﻧﻪ
ﻣـﻮﻗـﻊ رﻓـﺘـﻦ ﻣـﻨﻪ
ﻃﻠﻮع ﻣﻦ، ﻃﻠﻮع ﻣﻦ
وﻗﺘﻲ ﻏﺮوب ﭘﺮ ﺑﺰﻧﻪ
ﻣـﻮﻗـﻊ رﻓـﺘـﻦ ﻣـﻨﻪ
3. « ﺗﺮاﻧﻪ : ﺟﺰﻳﺮه
« آﻟﺒﻮم : ﻫﻮای ﺧﻮﻧﻪ
« ﺧﻮاﻧﻨﺪه : ﺳﻴﺎوش ﻗﻤﻴﺸﻲ
« ﺗﺮاﻧﻪ ﺳﺮا : ﺳﻌﻴﺪ دﺑﻴﺮی
« آﻫﻨﮕﺴﺎز : ﺳﻴﺎوش ﻗﻤﻴﺸﻲ
« ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻛﻨﻨﺪه : اﺳﺘﻴﻮ ﻣﻚ ﻛﺮام
ﻣﻨﻢ، روی زﻣﻴﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺮﻳﻦ ﺧﺎک ﺧﺪا
ﻫـﻤـﻪ ﺗـﻨـﻢ در ﺣﺴﺮت ﻳـﻪ ﺟﺎی ﭘﺎ
ﺟﺰﻳﺮهام ﺟﺰﻳﺮهای ﻛﻪ ﻫﻤـﻴﺸﻪ ﺗﻮ ﻏﺮﺑﺘﻢ
ﺗﻨﻬﺎم ﻧﺬار ای رﻫﮕﺬر ﻣﻦ ﺗﺸﻨﻪی ﻣﺤﺒﺘﻢ
ﺗﻮ ﻧﺪﻳﺪی ﭼﻪ ﻏﺮﻳﺒﻪ ﺟﺰﻳﺮه ﻳﻪ ﺧﺎﻛﻪ ﺗﻮی آب اﺳﻴﺮه
ﻫﻤـﻴﺸﻪ ﺗـﻮ ﻫـﺮاس ﻣﺮﮔـﻪ ﻛﻪ روزی زﻳﺮ آب ﻧﻤﻴﺮه
ﻣﻨﻢ، ﺗﻨﻬﺎﺗﺮﻳﻦ ﺟﺰﻳﺮهی روی زﻣﻴﻦ
ﺗﻮ ﻣﻴﺪوﻧﻲ درد ﻣـﻨﻮ ﻏﺮﺑﺖ ﻧـﺸﻴﻦ
ﺟﺰﻳﺮهای ﭘﺎﺑـﺴﺘﻪام ﺷﺪه ﺑﻦ ﺑـﺴﺖ دﻧـﻴﺎی ﻣﻦ
ای رﻫﮕﺬر از ﺑﻲ ﻛﺴﻲ ﺷﺪه ﻣﺴﻤﻮم ﻫﻮای ﻣﻦ
ﺗﻮ ﻧﺪﻳﺪی ﭼﻪ ﻏﺮﻳﺒﻪ ﺟﺰﻳﺮه ﻳﻪ ﺧﺎﻛﻪ ﺗﻮی آب اﺳﻴﺮه
ﻫﻤـﻴﺸﻪ ﺗـﻮ ﻫـﺮاس ﻣﺮﮔـﻪ ﻛﻪ روزی زﻳﺮ آب ﻧﻤﻴﺮه
ﻛﻪ روزی زﻳﺮ آب ﻧﻤﻴﺮه
ﻛﻪ روزی زﻳﺮ آب ﻧﻤﻴﺮه
ﻛﻪ روزی زﻳﺮ آب ﻧﻤﻴﺮه
4. « ﺗﺮاﻧﻪ : ﻧﺎﻣﻪ
« آﻟﺒﻮم : ﻫﻮای ﺧﻮﻧﻪ
« ﺧﻮاﻧﻨﺪه : ﺳﻴﺎوش ﻗﻤﻴﺸﻲ
« ﺗﺮاﻧﻪ ﺳﺮا : زوﻳﺎ زاﻛﺎرﻳﺎن
« آﻫﻨﮕﺴﺎز : ﺳﻴﺎوش ﻗﻤﻴﺸﻲ
« ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻛﻨﻨﺪه : اﺳﺘﻴﻮ ﻣﻚ ﻛﺮام
ﭘﺎﻛﺖ ﺑﻲ ﺗﻤﺒﺮ و ﺗﺎرﻳﺦ
ﻧﺎﻣﻪی ﺑﻲ اﺳﻢ و اﻣﻀﺎء
ﻛﻮﭼﻪی دﻟﻮاﭘﺴﻲﻫﺎ
ﺑـﺮﺳﻪ ﺑﻪ دﺳﺖ ﺑﺎﺑﺎ
ﺑـﺎ ﺳـﻼم ﺧـﺪﻣـﺖ ﺑﺎﺑﺎ
ﻋﺮض ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﻏﺮﺑﺖ ﻣﺎ
اﻧﻘﺪرام ﺑﺪ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﻴﮕﻦ
راﺿـﻴـﻢ ، اﻟـﺤـﻤـﺪ اﷲ
ﻳـﺎدﻣـﻮن دادن ﻛـﻪ اﻳـﻨﺠﺎ
زﻧﺪﮔﻲ رو ﺳﺨﺖ ﻧﮕﻴﺮﻳﻢ
از ﻏـﻢ وﻳـﺮوﻧـﻲ ﺗـﻮ
روزی ﺻﺪ دﻓﻌﻪ ﻧﻤﻴﺮﻳﻢ
ﻳـﺎدﻣـﻮن دادن ﻛﻪ ﻳﺎد
ﺳﻮﺧﺘﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﻴﺎﻓﺘﻴﻢ
ﺧﻮاب ﺑﻮد ﻫﺮ ﭼﻲ ﻛﻪ دﻳﺪﻳﻢ
ﺑـﺎد ﺑـﻮد ﻫـﺮ ﭼـﻲ ﺷـﻨـﻔﺘﻴﻢ
راﺳﺘﻲ ﭼﻨﺪ وﻗﺘﻪ ﻛﻪ رﻓﺘﻢ
ﺑـﻲ ﻏـﻢ و ﻏـﺰل ﺳﺮ ﻛﺎر
روزﮔﺎرم ای ﺑﺪک ﻧﻴﺴﺖ
ﺷـﻜﺮ ﻏﺮﺑﺖ ﮔـﺮﻣﻪ ﺑﺎزار
ﻗـﻠـﻢ و دﻓـﺘـﺮ ﺷﻌﺮم
ﺗﻮی ﮔﻨﺠﻪ ﻛﻨﺞ دﻳﻮار
ﻋﻜﺲ ﺳﻬﺮاب روی ﻃﺎﻗﭽﻪ
ﻏـﺰﻟـﺶ ﮔـﻮﺷـﻪی اﻧـﺒـﺎر
ﺗﻮی ﻧﺎﻣﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮدی
ﺑﻲ ﭼـﺮاﻏـﻪ دل ﻣﺎدر
ﺑـﺮاﺗﻮن ﻧـﻮر ﻣﻴﻔﺮﺳﺘﻢ
ﺟﻨﺲ اﻋﻼء ﻃﺮح آﺧﺮ
ﻣﻦ ﺳﺘﺎره ﺑﺮدم اﻳﻨﺠﺎ
ﺑﺎ ﺑـﻠﻴـﻄـﻬﺎی ﺑـﺮﻧﺪه
راﺳﺘﻲ اوﻧﺠﺎ ﻧﻮر ﻓﺎﻧﻮس
ﻳﻪ ﺷـﺒـﺶ ﻛـﺮاﻳﻪ ﭼﻨﺪه
ﭘﺎﻛﺖ ﺑﻲ ﺗﻤﺒﺮ و ﺗﺎرﻳﺦ
ﻧﺎﻣﻪی ﺑﻲ اﺳﻢ و اﻣﻀﺎء
ﻛﻮﭼﻪی دﻟﻮاﭘﺴﻲﻫﺎ
ﺑـﺮﺳﻪ ﺑﻪ دﺳﺖ ﺑﺎﺑﺎ
ﺑـﺎ ﺳـﻼم ﺧـﺪﻣـﺖ ﺑﺎﺑﺎ
ﻋﺮض ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﻏﺮﺑﺖ ﻣﺎ
اﻧﻘﺪرام ﺑﺪ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﻴﮕﻦ
راﺿـﻴـﻢ ، اﻟـﺤـﻤـﺪ اﷲ
5. « ﺗﺮاﻧﻪ : ﭘﻨﺠﺮه
« آﻟﺒﻮم : ﻫﻮای ﺧﻮﻧﻪ
« ﺧﻮاﻧﻨﺪه : ﺳﻴﺎوش ﻗﻤﻴﺸﻲ
« ﺗﺮاﻧﻪ ﺳﺮا : ﻧﺎﻫﻴﺪ ﻣﻴﺮﺑﻬﺎء
« آﻫﻨﮕﺴﺎز : ﺳﻴﺎوش ﻗﻤﻴﺸﻲ
« ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻛﻨﻨﺪه : اﺳﺘﻴﻮ ﻣﻚ ﻛﺮام
روی ﺳﻜﻮی ﻛﻨﺎر ﭘﻨﺠﺮه
ﻫـﻤـﻪ ﺷـﺐ ﺟـﺎی ﻣـﻨﻪ
ﭼﻨﺪ ورق ﻛﺎﻏﺬ و ﻳﻚ دوﻧﻪ ﻗﻠﻢ
ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻳـﺎر ﻣـﻨﻪ
ﻛﺎﻏﺬﻫﺎی ﺧﻂ ﺧﻄﻲ
از ﻛﻨﺎر در ﺑﺎز ﭘﻨﺠﺮه
ﻣﻴـﭙﺮن ﺗـﻮی ﻛـﻮﭼﻪ
ﺳـﺮ ﺣـﺎل از اﻳـﻨـﻜـﻪ آزاد ﺷـﺪن
ﻧﻤﻴﺪوﻧﻦ ﻛﻪ اﺳﻴﺮ دل ﺳﻨﮓ ﺑﺎد ﺷﺪن
دﻳﮕﻪ ﺑﻴﺪاری ﺷﺐ ﻋﺎدﺗﻤﻪ
ﻫﻤﺪم ﺳﻜﻮت ﺗـﻨﻬﺎﻳﻲ ﻣﻦ
ﺗﻴﻚ ﺗﻴﻚ ﺳﺎﻋﺘﻤﻪ
ﺗﻴﻚ ﺗﻴﻚ ﺳﺎﻋﺘﻤﻪ
ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪم و ﻳﻚ دوﻧﻪ ورق
ﻛـﻪ اوﻧـﻢ از اﺳـﻢ ﺗـﻮ ﺳﻴﺎه ﻣﻴﺸﻪ
ﻫـﻤـﻪ ﭼـﻴـﻢ ﺗـﻮ زﻧـﺪﮔـﻲ
آﺧﺮش ﺑﻪ ﭘﺎی ﺗﻮ ﻫﺪر ﻣﻴﺸﻪ
ﭼﺸﻤﻮﻧﻢ، ﻓﺎﺻﻠﻪ رو از ﭘﻨﺠﺮه دﻳﺪ ﻣﻴﺰﻧﻪ
دﻟـﻢ اﺳـﻢ ﺗـﻮ رو ﻓـﺮﻳـﺎد ﻣـﻴﺰﻧﻪ
درای ﭘﻨﺠﺮه رو ﺗﺎ اﻧﺘﻬﺎ ﺑﺎز ﻣﻴﻜﻨﻢ
ﺗـﻮ ﺧـﻴـﺎﻟـﻢ ﺑﺎ ﺗـﻮ ﭘﺮواز ﻣﻴﻜﻨﻢ
روی ﺳﻜﻮی ﻛﻨﺎر ﭘﻨﺠﺮه
ﻫـﻤـﻪ ﺷـﺐ ﺟـﺎی ﻣـﻨﻪ
ﭼﻨﺪ ورق ﻛﺎﻏﺬ و ﻳﻚ دوﻧﻪ ﻗﻠﻢ
ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻳـﺎر ﻣـﻨﻪ
ﻛﺎﻏﺬﻫﺎی ﺧﻂ ﺧﻄﻲ
از ﻛﻨﺎر در ﺑﺎز ﭘﻨﺠﺮه
ﻣﻴـﭙﺮن ﺗـﻮی ﻛـﻮﭼﻪ
ﺳـﺮ ﺣـﺎل از اﻳـﻨـﻜـﻪ آزاد ﺷـﺪن
ﻧﻤﻴﺪوﻧﻦ ﻛﻪ اﺳﻴﺮ دل ﺳﻨﮓ ﺑﺎد ﺷﺪن
دﻳﮕﻪ ﺑﻴﺪاری ﺷﺐ ﻋﺎدﺗﻤﻪ
ﻫﻤﺪم ﺳﻜﻮت ﺗـﻨﻬﺎﻳﻲ ﻣﻦ
ﺗﻴﻚ ﺗﻴﻚ ﺳﺎﻋﺘﻤﻪ
ﺗﻴﻚ ﺗﻴﻚ ﺳﺎﻋﺘﻤﻪ
ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪم و ﻳﻚ دوﻧﻪ ورق
ﻛـﻪ اوﻧـﻢ از اﺳـﻢ ﺗـﻮ ﺳﻴﺎه ﻣﻴﺸﻪ
ﻫـﻤـﻪ ﭼـﻲ ﺗـﻮ زﻧـﺪﮔـﻴـﻢ
آﺧﺮش ﺑﻪ ﭘﺎی ﺗﻮ ﺗﺒﺎه ﻣﻴﺸﻪ
ﭼﺸﻤﻮﻧﻢ، ﻓﺎﺻﻠﻪ رو از ﭘﻨﺠﺮه دﻳﺪ ﻣﻴﺰﻧﻪ
دﻟـﻢ اﺳـﻢ ﺗـﻮ رو ﻓـﺮﻳـﺎد ﻣـﻴﺰﻧﻪ
درای ﭘﻨﺠﺮه رو ﺗﺎ اﻧﺘﻬﺎ ﺑﺎز ﻣﻴﻜﻨﻢ
ﺗـﻮ ﺧـﻴـﺎﻟـﻢ ﺑﺎ ﺗـﻮ ﭘﺮواز ﻣﻴﻜﻨﻢ
6. « ﺗﺮاﻧﻪ : دو دﻟﻲ
« آﻟﺒﻮم : ﻫﻮای ﺧﻮﻧﻪ
« ﺧﻮاﻧﻨﺪه : ﺳﻴﺎوش ﻗﻤﻴﺸﻲ
« ﺗﺮاﻧﻪ ﺳﺮا : ﺳﺎﻣﺎن
« آﻫﻨﮕﺴﺎز : ﺳﻴﺎوش ﻗﻤﻴﺸﻲ
« ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻛﻨﻨﺪه : اﺳﺘﻴﻮ ﻣﻚ ﻛﺮام
آﺧﻪ ﻣﻦ ﻫﻴﭽﻲ ﻧﺪارم ﻛﻪ ﻧﺜﺎر ﺗﻮ ﻛﻨﻢ
ﺗﺎ ﻓـﺪای ﭼﺸﻤﻬﺎی ﻣﺜﻞ ﺑﻬﺎر ﺗﻮ ﻛﻨﻢ
ﻣﻴﺪرﺧﺸﻲ ﻣﺜﻞ ﻳﻚ ﺗﻴﻜﻪ ﺟﻮاﻫﺮ ﺗﻮی ﺟﻤﻊ
ﻣﻦ ﻣﻴـﺘﺮﺳـﻢ ﻋـﺎﻗﺒﺖ ﻳـﻪ روز ﻗﻤﺎرت ﺑﻜﻨﻢ
ﻣـﻦ ﻣـﺜﻞ ﺷـﺒﻬﺎی ﺑـﻲ ﺳـﺘﺎره ﺳـﺮد و ﺧـﺎﻟﻴﻢ
ﺧﺐ ﻣﻲﺗﺮﺳﻢ ﺟﺎی ﻋﺸﻖ ﻏﺼﻪ رو ﻳﺎر ﺗﻮ ﻛﻨﻢ
ﺗﻮ ﻣﺜﻞ ﻗﺼﻪ ﭘﺮ از ﺧﺎﻃﺮه ﻫﺴﺘﻲ ﻧﻤﻲﺧﻮام
ﻣـﻦ ﺑـﻲ ﻧـﺸﻮن ﺗﻮ رو ﻧﺸﻮﻧﻪ دارت ﺑﻜﻨﻢ
ﺗﻮ ﻛﻪ ﺑﻲ ﻗﺮار دﻳﺪن ﺷﺐ و ﺳﺘﺎرهای
واﺳـﻪ دﻳـﺪن ﺳﺘﺎره ﺑـﻲ ﻗﺮارت ﺑﻜﻨﻢ
ﻣﺜﻞ درﻳـﺎ ﺑـﻲﻗﺮاری ﻧﻤﻲﺗﻮﻧﻲ ﺑﻤﻮﻧﻲ
ﻣﻦ ﭼﺮا ﻣﺜﻞ ﻳﻪ ﺑﺮﻛﻪ ﻣﻮﻧﺪﮔﺎرت ﺑﻜﻨﻢ
ﻣـﻦ ﻣـﺜﻞ ﺷـﺒﻬﺎی ﺑـﻲ ﺳـﺘﺎره ﺳـﺮد و ﺧـﺎﻟﻴﻢ
ﺧﺐ ﻣﻲﺗﺮﺳﻢ ﺟﺎی ﻋﺸﻖ ﻏﺼﻪ رو ﻳﺎر ﺗﻮ ﻛﻨﻢ
ﺗﻮ ﻣﺜﻞ ﻗﺼﻪ ﭘﺮ از ﺧﺎﻃﺮه ﻫﺴﺘﻲ ﻧﻤﻲﺧﻮام
ﻣـﻦ ﺑـﻲ ﻧـﺸﻮن ﺗﻮ رو ﻧﺸﻮﻧﻪ دارت ﺑﻜﻨﻢ
ﺗﻮ ﺑـﮕﻮ ﺧﻮدت ﺑـﮕﻮ ﺑﺎ ﺗـﻮ ﺑﻤﻮﻧﻢ ﻳﺎ ﺑﺮم
آﺧﻪ ﻣﻦ ﻫﻴﭻ ﻧﻤﻲﺧﻮام ﻏﺼﻪ دارت ﺑﻜﻨﻢ
ﺗﻮ ﺑـﮕﻮ ﺧﻮدت ﺑـﮕﻮ ﺑﺎ ﺗـﻮ ﺑﻤﻮﻧﻢ ﻳﺎ ﺑﺮم
آﺧﻪ ﻣﻦ ﻫﻴﭻ ﻧﻤﻲﺧﻮام ﻏﺼﻪ دارت ﺑﻜﻨﻢ
ﺗﻮ ﺑـﮕﻮ ﺧﻮدت ﺑـﮕﻮ ﺑﺎ ﺗـﻮ ﺑﻤﻮﻧﻢ ﻳﺎ ﺑﺮم
آﺧﻪ ﻣﻦ ﻫﻴﭻ ﻧﻤﻲﺧﻮام ﻏﺼﻪ دارت ﺑﻜﻨﻢ
ﺗﻮ ﺑـﮕﻮ ﺧﻮدت ﺑـﮕﻮ ﺑﺎ ﺗـﻮ ﺑﻤﻮﻧﻢ ﻳﺎ ﺑﺮم
آﺧﻪ ﻣﻦ ﻫﻴﭻ ﻧﻤﻲﺧﻮام ﻏﺼﻪ دارت ﺑﻜﻨﻢ
ﺗﻮ ﺑـﮕﻮ ﺧﻮدت ﺑـﮕﻮ ﺑﺎ ﺗـﻮ ﺑﻤﻮﻧﻢ ﻳﺎ ﺑﺮم
آﺧﻪ ﻣﻦ ﻫﻴﭻ ﻧﻤﻲﺧﻮام ﻏﺼﻪ دارت ﺑﻜﻨﻢ