دلیل سکوت کریمی,کارلوس کیروش,استرالیا,جدید,Iran National Team,مصاحبه,جام ملت های آسیا 2015,Ali Karimi,کی روش, سریال,سخنان مصاحبه کارلوس کی روش درباره قهر علی کریمی و نیامدن به استرالیا,خبر ورزشی,خبر,چک حسین هدایتی,ایران, انیمیشن, آهنگ,Carlos Queiroz,علی کریمی,چرا کریمی با تیم ملی نرفت,چرا کریمی به استرالیا نرفت,دلیل قهر کریمی, بازی جدید با لینک مستقیم ,تیم ملی,فوتبال,دانلود رایگان فیلم
سخنان مصاحبه کارلوس کی روش درباره قهر علی کریمی و نیامدن به استرالیا انیمیشن
ممکن است اقلیتی در فوتبال ایران با کارلوس کروش موافق نباشند یا سبک مربیگری او را نپسندند و اساساً حضور مربی خارجی در کشورمان را تاب نیاورند اما اکثریت فوتبالدوستان و مردم ما فارغ از ملاحظهکاری، مصلحتاندیشی و حسادت شغلی (!) مرد پرتغالی را تحسین میکنند و همین میزان برای ماندگاری کافی است. خبرورزشی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در شرایطی که جریانی شناخته شده و آشنا (!) مدتهاست سرمربی سابق تیم ملی پرتغال، رئال مادرید، اسپورتینگ لیسبون، دستیار اول الکس فرگوسن و به قول فیفا «پدر نسل طلایی فوتبال پرتغال» را نشانه رفته و نقدهای غیرمنصفانهای را علیه کارلوس کروش پیش کشیده است، این روزنامه همگام با مردم و اکثریت سوار این موج کوچک نشد و با اتخاذ سیاستی اصولی و درست اول از تیم ملی ایران و سپس کارلوس کروش به شکلی منطقی حمایت کرد و با روشنگری و بیان حقیقت اجازه نداد مرد پرتغالی و تیمش دلسرد شوند. از آن طرف هم کارلوس کروش پرتغالی، با وجود سالها زندگی در اروپا و آفریقا حرکتی انجام داد که کمتر پیش از این دیده بودیم. او قدرشناسانه پا به تحریریه پرتیراژترین روزنامه ورزشی کشور گذاشت تا به قول خودش از سردبیر و تکتک بروبچههای مجموعه خبر بابت حمایت از تیم ملی ایران تشکر کند.
کی روش : علی کریمی مصالح ملی را به ایجاد جود منفی به تیم ترجیح داد
کارلوس کی روش ، شنبه 11 بهمن ایران را ترک کرد ولی پیش از آن سخنانی درباره قلعه نوعی و درخشان و همچنین درباره کریمی گفت.
کارلوس کیروش :
«راجع به علی کریمی یک علامت سوال در ذهن بنده نقش بسته که چرا او از جمع ما جدا شد؟ او یک تصمیم خاص گرفت و احساساتش را هم با ما در میان نگذاشت. از لحاظ شخصی معتقدم خیلی حیف شد که او از جمع ما جدا شد و رفت. خیلی هم متاسف شدم که چرا علی کریمی دلایل این تصمیم خود را به من نگفت! اگر مرا در جریان میگذاشت، شاید میتوانستم کاری کنم اما به هر حال چنین نکرد و من هم به این تصمیم او احترام میگذارم. با این وجود معتقدم علی کریمی با سکوت خود در این مدت الگوی مناسبی از خود بر جای گذاشت. کریمی با همین سکوت خود درس بزرگی به همه داد. او ثابت کرد آدمی نیست که امروز از ظرفی غذا بخورد و بعد ظرف غذا را بشکند و این رفتار او جای تقدیر دارد».
روزنامه خبر ورزشی ، شنبه ۱۱ بهمن ۹۳
نوشتار کامل مصاحبه کارلوس کی روش با روزنامه خبر ورزشی
"احمق نیستم که امکانات رئال و منچستر را بخواهم/نگران ایران هستم، نه نگران خودم"
کارلوس کی روش می گوید با وضع موجود و امکاناتی که داریم اگر از مقدماتی جام جهانی حذف شویم چه جوابی به مردم ایران بدهم؟! او از نگرانی اش برای تیم ملی ایران، تیمی که ۴ سال است هدایت آن را برعهده دارد می گوید...
صحبتهای وی را در ادامه بخوانید.
*مردم ایران در فضای مجازی و کوچه و خیابان با حمایتهای خود از شما و تیم ملی نشان دادند بسیار قدرشناسند، چون به چشم دیدند چگونه بدشانسی و ناداوری، ایران را از جام ملتها حذف کرد...
همین نیمساعت قبل داشتم با جواد نکونام حرف میزدم. حدود ۳۰ دقیقه صحبتهایمان به طول انجامید. از طرف خودم، کاپیتان تیم ملی و تکتک بازیکنان ملیپوش بابت این اتفاقات متأسفم. همه ما دوست داشتیم یک مدال پیشکش مردم عزیز ایران کنیم. میخواستیم جایی در جمع ۴ تیم داشته باشیم که متأسفانه این اجازه را به ما ندادند و به همین خاطر هنوز حس بدی داریم و احساس درد در قلبمان میکنیم. واژهای غیر از تأسف نمیتوان به کار برد چون شایستگی رسیدن به جمع ۴ تیم پایانی جام ملتها را داشتیم.
با این وجود فوتبالدوستان ایرانی از آنچه شما و تیم ملی ارائه دادید، به ویژه تلاش، تعصب و مبارزه تا آخرین لحظات با وجود ۱۰ نفره شدن در بازی مقابل عراق راضیاند. در این رابطه صحبتی ندارید؟
من در طول زندگی ورزشیام مدالها و افتخارات زیادی کسب کردم ولی یکی از بزرگترین افتخارات من این بود که توانستم حمایت و محبت مردم ایران از برزیل تا استرالیا و بعد از آن را ببینم و با تمام وجود حس کنم. این حس همدلی مردم و تیم ملی برای من تا ابد به عنوان افتخار طلایی در زندگیام باقی خواهد ماند. متأسفانه عکس آنچه استحقاقش را داشتیم، اتفاق افتاد وگرنه ما هنوز در تورنمنت بودیم. از قول من بنویسید فوتبال، ورزش مردم و از آن مردم است. شاید سوءاستفادههایی هم از این رشته جذاب شده و فوتبال لطماتی هم خورده باشد اما به هر حال همه ما به خاطر مردم و هواداران بازی میکنیم و به میدان میرویم.
بدون اغراق یکی دیگر از دستاوردهای تیم ملی، انسجام، اتحاد و همدلیای بود که بین ملیپوشان، چه نفرات اصلی و چه ذخیره دیده میشد. اینطور نیست؟
(با لهجهای شیرین و به فارسی میگوید) خیلی ممنون! (ادامه میدهد) از شما تشکر میکنم و همینطور بار دیگر میخواهم سلام و تشکر من را به گوش مردم و هواداران تیم ملی برسانید. من حس مبارزهطلبی و مبارزه را در چشم بازیکنانم و افرادی که کنار تیم در استرالیا بودند، از نزدیک دیدم. میخواستیم غرور و افتخار بزرگی برای همه شما خلق کنیم اما حیف... (آهی با تمام وجود میکشد).
حالا میخواهیم بپرسیم که بعد از دو روز مذاکره با رئیس فدراسیون فوتبال، در ایران و تیم ملی میمانید یا اینکه...؟
باور بفرمایید جلسات ما رسمی و حالت مذاکره نداشت. صحبتی که با آقای کفاشیان هم در میان گذاشتم، این بود که شما اگر از ۱۰۰ نفر در ایران بپرسید بازیکنان تیم ملی چه زمانی باید دوره آمادهسازی خود برای جام جهانی روسیه را آغاز کنند، هیچکس نمیداند جواب این سؤال چیست! شما میدانید؟ (سری تکان میدهیم بدین معنا که خودتان ادامه بدهید، لطفاً!) حتی اگر از کارشناسان و منتقدان دوستداشتنی من بپرسند تیم ملی چه زمانی باید برای آمادهسازی جام جهانی روسیه استارت بزند، باور کنید نمیدانند.
مطمئن هستید؟!
(بلافاصله) صددرصد مطمئنم که این افراد کارشناس نمیدانند جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه برای ما از ژوئن ۲۰۱۵ (حدوداً خردادماه سال آینده) آغاز میشود. اکثر افراد وقتی صحبت از جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه میشود، تصور میکنند منظورمان جولای ۲۰۱۸ است در حالی که باید به ژوئن ۲۰۱۵ فکر کنیم.
البته خیلیها هم نمیدانند در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ قرار است با چه تیمهایی همگروه شویم یا احتمال رویارویی با کدام یک از قدرتهای آسیا برای ما وجود دارد.
دقیقاً! اگر خاطرتان باشد بنابر آخرین رنکینگ فیفا که فکر میکنم ۸ ژانویه امسال (۲۰۱۵) اعلام شد، ایران تیم اول آسیا بود. بر همین اساس برترین تیمها در گروههای مختلف با سایر تیمها قرار میگیرند که فقط تیم اول هر گروه به دور بعد صعود میکند و بهترین ۴ تیم دوم گروهها به مرحله بعدی میروند. بدترین خبر این است که استرالیا در همین رنکینگ فیفا رتبه دهم را به خود اختصاص داده بود و ازبکستان هم یازدهم بود و همینطور چین رتبهای نازل داشت. تصورش را بکنید، ما به این تیمها برخورد کنیم. این بدان معناست که در صورت همگروه شدن با چنین تیمهایی مثلاً در دسامبر ۲۰۱۵ امکان حذف یکی از تیمهای ایران یا استرالیا وجود خواهد داشت!
این صحبتها به معنای ماندن شما در فوتبال ایران است؟
مذاکرات من با رئیس فدراسیون فوتبال درباره شرایط خودم نبود. چیزی که به آقای کفاشیان گفتم و الان هم روی آن تأکید میکنم، این است که آینده فوتبال ایران قابل مذاکره نیست. نکتهای که باید به طور کامل به آن پایبند باشید استفاده از همه پتانسیل و امکانات فوتبال ایران برای موفقیت در آینده است.
به نظر کارلوس کی روش چه برنامهای را میتوانیم داشته باشیم که تا خردادماه آینده و مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ به آمادگی مطلوبی برسیم؟
متأسفانه هیچ برنامهای را نمیتوان بدون حمایتهای مالی و همهجانبه ریخت. با کفاشیان هم صحبتی انجام دادیم که چگونه از اول مارس (اسفندماه سال جاری) تا شروع بازیهای مقدماتی جام جهانی میتوان شرایط بازیکنان، استادیومها، چمن ورزشگاهها و... را بهبود بخشید و به سطح استاندارد رساند.
جواب سؤالمان را ندادید. بالاخره در ایران میمانید و به کار خود در تیم ملی ادامه میدهید یا نه؟
(هوشمندانه) این پرسش را باید از رئیس فدراسیون فوتبال ایران بپرسید. یک مطلبی را قبلاً گفتم و بار دیگر هم تکرار میکنم؛ مربی لغوکننده یا کنسلکننده نیستم و دوست دارم همواره ارائهدهنده باشم. اگر بخواهم ادامه بدهم و ارائهدهنده باشم، باید ابزار و امکانات لازم در اختیارم باشد. من نگران خودم یا کارم نیستم. لابد میدانید تا به حال هم با همین شرایط ساختهام اما باید وضعیت بهبود یابد تا نتایج بهتری بگیریم، ضمن آن که به جوانگرایی هم باید فکر کرد.
به نکته خوبی اشاره کردید. جوانگرایی هم یکی از مطالبات اهالی فوتبال است که البته در جام ملتهای آسیا به خوبی و کاملاً منطقی آن را انجام دادید.
سروش، مرتضی، سردار، وحید و وریا (همه بازیکنان جوان تیم ملی را به اسم کوچک خطاب میکند) به تیم ملی اضافه شدند که به خوبی ارزشهای خود را نشان دادند. مرتضی پورعلیگنجی با ۲۲ سال سن و در حالی که در تیم باشگاهیاش نفت تهران در خط هافبک بازی میکرد را یک خط عقب بردیم و در خط دفاع به کار گرفتیم. او تنها با سابقه یک بازی بینالمللی دوستانه مقابل عراق آمد و بهترین مدافع جام ملتهای آسیا لقب گرفت. یا همین علیرضا حقیقی را در جام جهانی به عنوان گلر فیکس درون دروازه تیم ملی گذاشتم، آن هم در حالی که در تیمش بازی نمیکرد اما آمد و لیاقت خود را در آن تورنمنت مهم نشان داد.
برخیها روی جوانگرایی بیشتر تیم ملی اصرار میورزند و...
تأکید میکنم تورنمنتهایی مثل جام جهانی یا جام ملتهای آسیا جای کسب تجربه نیست. نمیشود آنجا یکشبه فاکتور تجربه را به بازیکنی جوان تزریق کرد. اگر فقط یک اینچ کم بیاورید، تمام زحمات شما به هدر میرود. البته من به تکتک بازیکنانم در جام ملتهای آسیا افتخار میکنم و عاشق همه آنان هستم. نکته دیگری که حتماً باید به آن اشاره کنم، بازی فوقالعاده مرتضی، وحید، سروش، سردار و بقیه مقابل امارات، بهترین تیم غرب آسیاست. اماراتیها ۱۰ سالی میشود کنار هم بازی میکنند ولی ما بدون بازی تدارکاتی مقابل این تیم ایستادیم و پیروز شدیم. نقش بزرگترها و بازیکنان باتجربه تیم ملی نیز در راهنمایی و کمک به جوانترها بسیار مشهود بود. سیدجلال، جواد و آندو هر سه بازیکنانی شاخص و الگوهای فوقالعادهای برای جوانان داخل زمین بودند. از آنها ممنونم. همینطور رضا قوچاننژاد و خسرو حیدری که به رغم نیمکتنشینی متحد و یکدل بودند و فقط به موفقیت تیم ایران میاندیشیدند.
تیم شما یکی از محبوبترین بازندههای تاریخ بود. زمان استقبال از تیم ملی شما در فرودگاه، کودکانی را دیدیم که به انگلیسی و فارسی روی کاغذ و پلاکارد نوشته بودند «کروش دوستت داریم». حالا به خاطر همین مردم نمیخواهید در ایران بمانید؟
شکی درباره محبت مردم ایران ندارم و دقیقاً یکی از دلایل ماندنم در اینجا، همین لطف بیکران بود. دوستان، من از موزامبیک میآیم. جایی متولد شدم که فقر در آنجا حاکم بود. من و همین اوسیانو (اشاره به دستیارش میکند) بدون کفش و پابرهنه فوتبال بازی میکردیم. میدانید چرا؟ چون عاشق فوتبال بودیم و هستیم. عشق و علاقه مردم را هم به خوبی درک میکنم ولی متأسفانه در فوتبال بینالمللی پول تضمینکننده است. بدون سرمایهگذاری و اعتبار لازم نمیتوان کاری در فوتبال انجام داد.
منتقدان کارلوس کروش هم روی همین خواستههای شما انگشت گذاشته و میگویند او توقعات زیادی از فدراسیون فوتبال ما دارد.
(لبخندی معنیدار تحویلمان میدهد) در گذشته هم گفتم که آنقدر سادهلوح و احمق نیستم که بخواهم توقع امکانات رئال مادرید، منچستریونایتد یا قطر را از فوتبال ایران و ظرف مدت کوتاه طلب کنم. باز تکرار میکنم احمق نیستم که توقعات غیرمعمول داشته باشم. من فکر میکنم مشکلات من و حتی مربیان شاغل در لیگ ایران یکی است. حداقل منشأ آن یکی است و همگی با یک نوع مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم.
این توقعات معقول چیست؟
در بدو ورود به ایران طی صحبتی با کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال عنوان کردم زمین خوب و مناسب میخواهیم تا بتوانیم پاسهای بهتر و سریعتری بدهیم و سرعت فوتبال ایران را بالاتر ببریم اما هنوز بعد از ۴ سال میبینم نه تنها زمین چمن آکادمی فوتبال (کمپ محل تمرین تیمهای ملی) بهتر نشده بلکه بدتر هم شده است. بارها نیاز به احداث یک لابراتوار فوتبال در آکادمی را گوشزد کردم اما هنوز کامل نشده است. از شما میپرسم آیا تا خرداد ماه این لابراتوار کامل میشود؟
بعید میدانیم!
فکر میکنید تجهیزات و لباسهای بهتری تا خرداد ماه سال آینده و بازیهای مقدماتی جام جهانی به دستمان برسد؟!
باز هم بعید میدانیم!
برای اولین بار اعلام میکنم؛ از طریق ارتباطات خودم و همینطور آقای هوشنگ مقدس موفق شدیم اوایل فروردین ماه بازی دوستانه با تیم ملی سوئد را قطعی کنیم.
(با خوشحالی ) جداً؟!
بله، برای اولین بار نه تنها قرار نیست هزینهای کنیم بلکه به خاطر اعتباری که در فوتبال کسب کردیم، سوئدیها حاضرند به ما پول هم بدهند. همچنین قرار است با تیم ملی شیلی یک بازی تدارکاتی انجام دهیم. این جایگاه خوب ما را نشان میدهد اما نمیتوانیم دیگر شاهد اتفاقاتی باشیم که قبل از اردوی پرتغال و آفریقای جنوبی برایمان به وجود آمد.
چه اتفاقاتی؟
(با بیمیلی ادامه میدهد) تا لحظه آخر بلیت پرواز را نداشتیم. نباید دیگر در آن وضعیت بمانیم. اگر بخواهیم حرکت روبه جلو داشته باشیم نمیتوانیم به خودمان دروغ بگوییم. طی روزهای اخیر همین مسائل را با رئیس فدراسیون درمیان گذاشتم و امیدوارم اتفاق جدیدی بیفتد.
کارلوس کروش یک مربی انتقادپذیر است؟
حرفهای ابتدای مصاحبه را دوباره تکرار میکنم. ما در فوتبال احتیاج داریم تمامی نظرات مطرح شود. همانطور که فوتبال متعلق به آحاد مردم است، هیچ کس حق ندارد به کسی بگوید ساکت باش و انتقاد نکن! این انتقادات منفی و مثبت باید وجود داشته باشد. همین اظهار نظرات است که فوتبال را زنده نگه داشته است. به ویژه تیم ملی که متعلق به همه است و تمامی افراد حق دارند انتقاد کنند. خاصیت فوتبال همین است. با تمام احترامی که برای والیبال، جودو، کشتی و سایر ورزشها قائلم باید بگویم طرفداران فوتبال به مراتب بیشتر از سایر رشتههاست و صفحات روزنامه با مطالب فوتبالی پر میشود و تیراژتان بالا میرود.
پس چرا بعضاً انتقادات را برنمیتابید؟
انتقاد تا زمانی که کسی خط احترام را لگد نکند یا به اصطلاح پلی که بین طرفین است را رعایت کند، مشکلی ندارد ولی شما خودتان را جای من بگذارید. وقتی میشنوید که میگویند کروش آماده است بازیاش را به قطر بفروشد چه حالی به شما دست میدهد؟ آیا من اهل زد و بند هستم؟ این دقیقاً همان بیاحترامی است و غیرقابل تحمل که سرمربی تیم ملی یک کشور بخواهد بازیهایش را بفروشد. اصلاً قابل قبول نیست. با عرف جامعه و اساساً هیچ فرهنگی سازگاری ندارد وگرنه چه اشکالی دارد با حفظ حرمت یکدیگر بیاییم و تنور فوتبال را با مصاحبههایمان داغتر نگه داریم.
پس مشکلی با مربیان ایرانی ندارید؟ ف
راموش نکنید تمام ما مربیان ایرانی از یک ظرف غذا میخوریم. به اصطلاح سر یک میز نشسته و از یک دیس غذا میکشیم. تمام دشواریها را باید با هم تقسیم کنیم و نظرات موافق و مخالف را بشنویم اما حق نداریم حرمتها را بشکنیم و با انتقادات غیرمنصفانه حقایق را وارونه جلوه دهیم.
در این مدت برخی از اهالی فوتبال ایران انتقاداتی نسبت به تیم ملی و عملکرد شما داشتند ولی علی کریمی با سکوت خود حاشیه بیشتری برای شما درست نکرد و تصمیم گرفت برود و حرف نزند. راستی هیچکس دلیل جدایی کریمی از تیم ملی را متوجه نشد. شما چطور ؟ چیزی در این رابطه میدانید؟
در مورد علی کریمی یک علامت سؤال در ذهن بنده نقش بسته که چرا او از جمع ما جدا شد؟ او یک تصمیم خاص گرفت و احساساتش را هم با ما درمیان نگذاشت. به تصمیم علی کریمی احترام میگذارم. از لحاظ شخصی معتقدم خیلی حیف شد که او از جمع ما جدا شد و رفت. خیلی هم متأسف شدم که چرا علی کریمی دلایل این تصمیم خود را به من نگفت! اگر کریمی مرا در جریان میگذاشت شاید میتوانستم کاری کنم اما به هر حال چنین نکرد و من هم به این تصمیم او احترام میگذارم. با این وجود معتقدم علی کریمی با سکوت خود در این مدت الگوی مناسبی از خود برجای گذاشت. کریمی با همین سکوت خود درس بزرگی به همه داد. او ثابت کرد آدمی نیست که امروز از ظرفی غذا بخورد و بعد ظرف غذا را بشکند و این رفتار او جای تقدیر دارد.
ما هم ضربالمثلی داریم که میگوید طرف نمک خورد و نمکدان شکست و شما اعتقاد دارید علی کریمی چنین نکرد؟
دقیقاً! باز هم متأسف هستم که چرا کریمی دلایل جدایی خود را به من نگفت و شاید میتوانستم کاری انجام بدهم...
همینطور افرادی مثل علی دایی، فرهاد مجیدی، علیرضا منصوریان، یحیی گل محمدی و این اواخر علی پروین و افشین پیروانی و دیگران هم از شما حمایت کردند.
قبل از جام ملتهای آسیا در مصاحبههایم اشاره کردم که دوست دارم شخصیتهایی مانند علی دایی، مهدی مهدویکیا، علی کریمی، وحید هاشمیان و یحیی گلمحمدی را در استرالیا کنار خودمان داشته باشیم. همیشه گفتهام این بزرگان باید ویترین و تصویر خارجی فوتبال ایران در اماکن بینالمللی باشند. من امروز افتخار میکنم کودک ۱۳ سالهای را که کشف و ۱۰ سال با او کار کردم تا لوئیز فیگو شود، الان کاندیدای ریاست فیفا شده است. نمیدانید چه حس خوبی از این بابت دارم.مارک بوسنیچ در شبکه تلویزیونی فاکس اسپورت، بنجامین ویلیامز، هموطن خود را به خاطر ناداوری علیه ایران کشت. جان آلویسی استرالیایی هم در حین بازی گفت که ببینید داور مسابقه دارد با تیم ملی ایران چه میکند؟ من انتظار داشتم علی دایی زودتر مصاحبه میکرد.
میشود واضحتر بگویید؟
علی دایی میتوانست صدای ما را زودتر به گوش جهانیان برساند. اگر دایی میگفت که این دوپینگی عراقی قرار است جلوی ایران بازی کند یا بازی کرده است خیلی تأثیرش بیشتر بود. او میتوانست بگوید آقایان مسئول در کنترل دوپینگ و فیفا چرا روی بن جانسون و مارادونا زوم کردید، حالا واکنشتان به علا عبدالزهرای عراقی چیست؟ اگر علی دایی به غیر از مصاحبه روز چهارشنبه، پیشتر با شبکههای معروفی مثل فاکس اسپورت، تایمز یا CNN مصاحبه میکرد صدایش در سوئیس شنیده میشد و کنفدراسیون فوتبال آسیا نمیتوانست حقمان را اینگونه نادیده بگیرد.
به نظر میرسد از AFC هم به دلیل نادیده گرفتن شکایت ایران علیه بازیکن دوپینگی تیم ملی عراق شاکی هستید؟
(سری به نشانه تأسف تکان میدهد) چه توقعی دارید وقتی اعضای کمیته انضباطی AFC یک سنگاپوری، یک سریلانکایی و... (هر قدر فکر میکند یادش نمیآید عضو دیگر کمیته انضباطی کنفدراسیون فوتبال آسیا اهل کدام کشور است!) هستند، چه توقعی دارید! نه تنها کمیته انضباطی بلکه در کمیته داوران فوتبال آسیا و... هم ما نمایندهای نداریم! درست برخلاف قطر،کره جنوبی، ژاپن، بحرین و... به همین خاطر میگویم امثال علیدایی، علی کریمی، مهدی مهدویکیا، وحید هاشمیان و یحیی گلمحمدی باید در کمیته فنی و توسعه فوتبال حضور داشته باشند. با این وجود وظیفه خودم میدانم از علی دایی به خاطر حمایتی که از من کرد و داشتن دغدغه برای تیم ملی کشورش تشکر ویژهای داشته باشم.
جام ملتهای آسیا با همه تلخیهایش تمام شد و به تاریخ پیوست، برای آینده فوتبال ایران کارلوس کروش چه قولی میدهد؟ صعود به جامجهانی روسیه؟ صعود به مرحله دوم جام جهانی ۲۰۱۸؟ یا قهرمانی جام ملتهای آسیا در سال ۲۰۱۹؟ و همین طور جوانگرایی و ...
پسرم! درک کنید که ما در این جنگ نابرابر تنها نیستیم. سایر کشورها هم با تمام قدرت مشغول کار هستند. در بازیهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ ما با ایتالیا بازی داشتیم که بارهسی، مالدینی و بزرگان فوتبال اروپا را در ترکیب خود داشت اما پرتغال که من سرمربیاش بودم ۹ بازیکن زیر ۲۱ سال داشت.
(حرفش را قطع میکنیم) این که خیلی خوب است. نمیشود همین اتفاق برای تیم ملی ایران بیفتد؟ (میخندد) اجازه بدهید! درست است فیگو ۲۱ ساله بود اما ۶۰ بازی ملی داشت یا ویتور بایا دروازهبان ما ۴۵ بازی ملی داشت و آن جوانان میانگین ۵۰ بازی ملی داشتند. الان سردار آزمون، علیرضا جهانبخش یا مرتضی پورعلیگنجی چند بازی ملی دارند؟ ما ابزار لازم را نداریم. بازی تدارکاتی مناسب و کافی نداریم که این جوانان آبدیدهتر شوند، در حالی که رقیبان ما با سرعت روبه جلو میروند.
میشود اسم این رقیبان را بیاورید؟
اتفاقاً دیروز داشتم با علی منصوریان بازی ایران و کرهجنوبی در سال ۱۳۷۸ را میدیدم. در آن تیم ۷ بازیکن تیم ملی ایران در لیگهای معتبر آلمان، یونان و ... بازی میکردند اما کره جنوبی چی؟ ۱۰ سال گذشت و حالا میبینیم کرهایها ۹ بازیکن در بوندسلیگا و لیگ برتر انگلستان دارند. در بهترین لیگهای اروپا بازی میکنند و سؤال اینجاست چه چیزی تغییر کرده است؟ لطفاً شما بگویید. آیا تمام مربیان اروپایی به یکباره کور و نادان شدهاند که بازیکنان ایرانی را نمیبینند؟! خیر! آنها بازیکنان خوب و مناسب را انتخاب میکنند. البته تأکید میکنم ایران پتانسیل بسیار خوبی در آسیا از لحاظ نیروی انسانی، استعداد و عشق و علاقه مردم به فوتبال دارد که یک ترکیب انفجاری است.
۴ سال پیش زمانی که شما به ایران آمدید، قرار بود به فوتبال پایهای ما کمک کنید اما دخالتی در آکادمی فوتبال ایران نداشتید. چرا؟
من یک مثال روشن برای شما میزنم. در یک رابطه زناشویی هم باید هر دو طرف یکدیگر را دوست داشته باشند و بخواهند. چه کسی گفته من نخواستم یا تلاش نکردم؟ اگر بخواهم کاملتر جواب شما را بدهم باید بگویم وقتی آنها نخواستند از معلومات من استفاده کنند، نمیتوانستم به این کار مجبورشان کنم. مثال دیگر بزنم همین دن گاسپار که یکی از بهترین مربیان دروازهبانی دنیا به شمار میرود، آیا یک بار شده که از او برای برگزاری کلاسهای دانشافزایی در داخل ایران کمک بخواهند؟ جواب منفی است! کشورهای دیگر پول میدهند و هزینه میکنند تا دن گاسپار سمینار کلاسهای مربیگری برگزار کند. (متواضعانه ادامه میدهد) من درباره خودم حرف نمیزنم چون اطلاعاتی راجع به فوتبال ندارم!
اختیار دارید...
۲ تن از بهترین مربیان بدنسازی جهان یعنی مک درموت و میکو در ایران و کنارمان بودند اما یادم نمیآید کسی از آنها درخواست دوره آموزشی یا برنامه بدنسازی داشته باشد!
شما پیشنهادی در این رابطه به علی کفاشیان ندارید؟
من تمام تلاش خودم را انجام دادم که رئیس فدراسیون فوتبال را متقاعد کنم به یک لابراتوار مجهز و تخصصی فوتبال در آکادمی نیاز داریم اما میدانید کار آن لابراتوار به کجا کشیده؟ (بدون آنکه منتظر پاسخ ما شود ادامه میدهد) تنها بخش لابراتوار که ساخته شده انبارش است که وسایل اضافی را آنجا گذاشتهاند (شلیک خنده حضار!) به نظرم صحبتهایم را ادامه ندهم بهتر است چون ممکن است به مشکل بربخورم!
ممکن است اقلیتی در فوتبال ایران با کارلوس کروش موافق نباشند یا سبک مربیگری او را نپسندند و اساساً حضور مربی خارجی در کشورمان را تاب نیاورند اما اکثریت فوتبالدوستان و مردم ما فارغ از ملاحظهکاری، مصلحتاندیشی و حسادت شغلی (!) مرد پرتغالی را تحسین میکنند و همین میزان برای ماندگاری کافی است. خبرورزشی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در شرایطی که جریانی شناخته شده و آشنا (!) مدتهاست سرمربی سابق تیم ملی پرتغال، رئال مادرید، اسپورتینگ لیسبون، دستیار اول الکس فرگوسن و به قول فیفا «پدر نسل طلایی فوتبال پرتغال» را نشانه رفته و نقدهای غیرمنصفانهای را علیه کارلوس کروش پیش کشیده است، این روزنامه همگام با مردم و اکثریت سوار این موج کوچک نشد و با اتخاذ سیاستی اصولی و درست اول از تیم ملی ایران و سپس کارلوس کروش به شکلی منطقی حمایت کرد و با روشنگری و بیان حقیقت اجازه نداد مرد پرتغالی و تیمش دلسرد شوند. از آن طرف هم کارلوس کروش پرتغالی، با وجود سالها زندگی در اروپا و آفریقا حرکتی انجام داد که کمتر پیش از این دیده بودیم. او قدرشناسانه پا به تحریریه پرتیراژترین روزنامه ورزشی کشور گذاشت تا به قول خودش از سردبیر و تکتک بروبچههای مجموعه خبر بابت حمایت از تیم ملی ایران تشکر کند.
(سردبیر به نمایندگی از اعضای تحریریه خبرورزشی به کارلوس کروش خوشامد میگوید ) (با لبخند) ممنون، ملاقات با شما آن هم در تحریریه خبرورزشی برای من باعث افتخار است. این دیدار دوستانه باید خیلی وقت پیش اتفاق میافتاد که متأسفانه به دلیل مشغله فراوان کاری مقدور نشد. حالا خیلی خوشحالم که اینجا هستم و تشکر میکنم از شما خبرنگاران زحمتکش این روزنامه که در یک روز تعطیل کاری وقت گذاشتید و به تحریریه آمدید تا با هم ملاقاتی داشته باشیم.
بیتعارف میخواستیم نظرتان را در مورد خبرورزشی بدانیم. جا دارد به سردبیر شما و اعضای تحریریه خبرورزشی بابت تولید روزنامهای ویژه با طراحی فوقالعاده، مطالب خوب و حرفهای تبریک بگویم. امروز به دو دلیل اینجا آمدهام (لحظهای سکوت کرده و نگاهی هوشمندانه به ما میاندازد تا عکسالعمل بچهها را ببیند).
لطفاً دلایل حضورتان در خبرورزشی را عنوان کنید.
(قدرشناسانه) اول به خاطر احترام به شغل خبرنگاری و روزنامه پرتیراژ و صادقانهای که منتشر میکنید، چون خوب میدانم و از زمان حضورم در ایران درک کردم که چگونه از تیم ملی و رؤیاهای فوتبال کشورتان و همینطور خواست مردم، حمایت میکنید. مسلماً نظر خوب و بد باید در کنار هم مطرح شود و خوب هم نیست همیشه همه موافق آدم باشند. شخصاً سالهای متمادی در کشورهای مختلفی فعالیت و مربیگری کردهام. معمولاً هم رابطه خوبی با مطبوعات آن کشورها نداشتم ولی به همه آنان احترام گذاشته و میگذارم. به خوبی هم واقفم تضاد آرا خوب است و در زندگی یاد گرفتهام از نظرات مخالفانم نیز استفاده کنم. این به من کمک میکند تا بدانم جایی دارم درست عمل میکنم یا اشتباهی مرتکب شدهام. دومین دلیل حضورم در خبرورزشی... (در همین اثنا آرین قاسمی مترجم کارلوس کروش هم با چند دقیقه تأخیر به جمعمان ملحق میشود و زحمت ترجمه حرفهای سرمربی تیم ملی از این به بعد روی دوش این جوان خوشبرخورد میافتد).
دلیل دوم حضورتان در تحریریه خبرورزشی را نگفتید..
عمیقاً معتقدم بزرگترین دستاورد تیم ملی در چند سال گذشته، حمایتی بود که از جانب مردم و هواداران دیدیم و به دست آوردیم، خاصه حمایتی که ایرانیها در استرالیا از ما داشتند و از این بابت میخواستم مراتب تشکر و سپاس خود را از همه این عزیزان در پرتیراژترین روزنامه ورزشی کشورتان اعلام کنم. همواره قدردان این مردم هستم که صبورانه از ما حمایت کردند و این ایمان و اعتقاد را به تیم ملی کشورشان داشتند.
کاوه آفاق,مصاحبه,93,دانلود رایگان فیلم,Film rokhe divaneh, انیمیشن, بازی جدید با لینک مستقیم ,نشست عوامل کارگردان بازیگران فیلم جدید رخ دیوانه برج میلاد جشنواره فجر,جشنواره فجر,خلاصه داستان,نامزدهای سیمرغ,صابر ابر,کارگردان,برج میلاد,ساعد سهیلی,نشست خبری,ابوالحسن داوودی,طناز طباطبایی, سریال,لیست بازیگرها,,سیمرغ بلورین, آهنگ,فیلم,عکس,fajr international film festival 2015,رخ دیوانه
نشست عوامل کارگردان بازیگران فیلم جدید رخ دیوانه برج میلاد جشنواره فجر صابر ابر
کارگردان فیلم سینمایی «رخ دیوانه» که در صدر نامزدهای سیمرغ بخش سودای سیمرغ سی و سومین جشنواره فیلم فجر قرار دارد و همچنین فیلمش در صدر آرای مردمی نیز هست در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این اقبال مردم و منتقدان اظهار کرد: من خیلی اهل پیشبینی نیستم و توان پیشبینی ندارم. از اتفاقی که افتاده و فیلم مورد توجه واقع شده خوشحالم، اما فیلمم را ساختم تا این اثر بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. ظاهرا مردم این کار را دوست داشتند.
فیلم رخ دیوانه موفق ترین فیلم جشنواره فجر 33
داوودی : «رخ دیوانه» را ساختم تا با مردم ارتباط برقرار کند
ابوالحسن داوودی که «رخ دیوانه» ساخته او در صدر آرای مردمی قرار دارد و در 10 بخش از سودای سیمرغ نیز کاندید شده، از اقبال نسبت به فیلمش ابراز خوشحالی کرد.
کارگردان فیلم سینمایی «رخ دیوانه» که در صدر نامزدهای سیمرغ بخش سودای سیمرغ سی و سومین جشنواره فیلم فجر قرار دارد و همچنین فیلمش در صدر آرای مردمی نیز هست در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این اقبال مردم و منتقدان اظهار کرد: من خیلی اهل پیشبینی نیستم و توان پیشبینی ندارم. از اتفاقی که افتاده و فیلم مورد توجه واقع شده خوشحالم، اما فیلمم را ساختم تا این اثر بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. ظاهرا مردم این کار را دوست داشتند.
فیلم سینمایی «رخ دیوانه» در 10 بخش از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اول زن، بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین، بهترین موسیقی متن، بهترین صدا (هم صدابرداری، هم صداگذاری) و جلوههای ویژه میدانی و جلوههای بصری در بخش سودای سیمرغ سیوسومین جشنواره فیلم نامزد شده است.
کاوه آفاق که موزیک تیتراژ این فیلم را خوانده در مراسمی که در برج میلاد برای فیلم رخ دیوانه برگزار شده بود حاضر شد.
صابر ابر و طناز طباطبایی | سی و سومین جشنواره فیلم فجر
صابر ابر | سی و سومین جشنواره فیلم فجر
صابر ابر ، ساعد سهیلی و طناز طباطبایی
نشست خبری عوامل فیلم رخ دیوانه در برج میلاد
لیست سیمرغ های فیلم رخ دیوانه : بهترین فیلم ، بهترین کارگردانی ، بهترین سداگذاری و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران
نامزدهای بخش سودای سیمرغ (مسابقه سینمای ایران) سی و سومین جشنواره فیلم فجر در بخش های گوناگون :
نامزدهای جایزه بهترین فیلم
1- فرزاد موتمن برای تهیه کنندگی فیلم «خداحافظی طولانی»
2- علیرضا رییسیان برای تهیه کنندگی فیلم «دوران عاشقی»
3- بیتا منصوری برای تهیه کنندگی فیلم «رخ دیوانه»
4- منوچهر شاهسواری برای تهیه کنندگی فیلم «مزار شریف»
5- جواد نوروز بیگی برای تهیه کنندگی فیلم «من دیه گو مارادونا هستم»
نامزدهای جایزه بهترین کارگردانی
1- فرزاد موتمن برای کارگردانی فیلم «خداحافظی طولانی»
2- علیرضا رییسیان برای کارگردانی فیلم «دوران عاشقی»
3- ابوالحسن داوودی برای کارگردانی فیلم «رخ دیوانه»
4- مصطفی کیایی برای کارگردانی فیلم «عصر یخبندان»
5- حسن برزیده برای کارگردانی فیلم «مزار شریف»
6- بهرام توکلی برای کارگردانی فیلم «من دیه گو مارادونا هستم»
نامزدهای جایزه بهترین فیلمنامه
1- اصغر عبداللهی برای فیلمنامه فیلم «خداحافظی طولانی»
2- رویا محقق برای فیلمنامه فیلم «دوران عاشقی»
3- محمدرضا گوهری برای فیلمنامه فیلم «رخ دیوانه»
4- بهرام توکلی برای فیلمنامه فیلم «من دیه گو مارادونا هستم»
نامزدهای جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن
1- فاطمه معتمدآریا برای فیلم «بهمن»
2- لیلا حاتمی برای فیلم «دوران عاشقی»
3- طناز طباطبایی برای فیلم «رخ دیوانه»
4- لیلا زارع برای فیلم «شیفت شب»
5- مهتاب کرامتی برای فیلم «عصر یخبندان»
6- باران کوثری برای فیلم «کوچه بینام»
7- گلاب آدینه برای فیلم «من دیهگو مارادونا هستم»
نامزدهای جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد
1- سیامک صفری برای فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من»
2- محسن تنابنده برای فیلم «ایران برگر»
3- سعید آقاخانی برای فیلم «خداحافظی طولانی»
4- شهاب حسینی برای فیلم «دوران عاشقی»
5- حسین یاری برای فیلم «مزار شریف»
نامزدهای جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن
1- میترا حجار برای فیلم «خداحافظی طولانی»
2- سحر دولتشاهی برای فیلم «عصر یخبندان»
3- مینا ساداتی برای فیلم «عصر یخبندان»
4- فرشته صدرعرفایی برای فیلم «کوچه بی نام»
5- پانته آ پناهیها برای فیلم «من دیه گو مارادونا هستم»
نامزدهای جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
1- عباس غزالی برای فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من»
2- بهمن زرین پور برای فیلم «حکایت عاشقی»
3- فرهاد اصلانی برای فیلم «دوران عاشقی»
4- ساعد سهیلی برای فیلم «رخ دیوانه»
5- محسن کیایی برای فیلم «عصر یخبندان»
6- هومن سیدی برای فیلم «من دیه گو مارادونا هستم»
نامزدهای جایزه بهترین فیلمبرداری
1- تورج منصوری برای فیلم «ایران برگر»
2- علیرضا برازنده برای فیلم «دوران عاشقی»
3- فرشاد محمدی برای فیلم «رخ دیوانه»
4- مهدی جعفری برای فیلم «عصر یخبندان»
5- علیرضا زرین دست برای فیلم «مزار شریف»
نامزدهای جایزه بهترین تدوین
1- ژیلا ایپکچی برای فیلم «خداحافظی طولانی»
2- هایده صفی یاری برای فیلم «دوران عاشقی»
3- بهرام دهقانی برای فیلم «رخ دیوانه»
4- نیماجعفری جوزانی برای فیلم «عصر یخبندان»
5- بهرام دهقانی برای فیلم «من دیه گو مارادونا هستم»
نامزدهای جایزه بهترین موسیقی متن
1- ستار اورکی برای فیلم «دوران عاشقی»
2- کارن همایونفر برای فیلم «رخ دیوانه»
3- فردین خلعتبری برای فیلم «شکاف»
4- بهزاد عبدی برای فیلم «مزار شریف»
نامزدهای جایزه بهترین صدا
1- حسن زاهدی صدابردار برای فیلم «ایران برگر»
2- محمود موسوی نژاد صداگذار برای فیلم «ایران برگر»
3- مهران ملکوتی، صدابردار و صداگذار برای فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من»
4- نظامالدین کیایی صدا بردار برای فیلم «رخ دیوانه»
5- بهمن اردلان صداگذار برای فیلم «رخ دیوانه»
6- حسن زاهدی صدابردار برای فیلم «مزار شریف»
7- بهمن اردلان صداگذار برای فیلم «مزار شریف»
8- محمود سماک باشی صدابردار برای فیلم «من دیه گو مارادونا هستم»
9- علیرضا علویان صداگذار برای فیلم «من دیه گو مارادونا هستم»
نامزدهای جایزه بهترین طراحی لباس و صحنه
1- محسن نصراللهی و رعنا امینی برای فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من»
2- اصغر نژاد ایمانی برای فیلم «ایران برگر»
3- جهانگیر میرزاجانی برای فیلم «خداحافظی طولانی»
4- مجید میرفخرایی برای فیلم «دوران عاشقی»
5- کیوان مقدم برای فیلم «من دیه گو مارادونا هستم»
نامزدهای جایزه بهترین چهره پردازی
1- مهرداد میرکیانی برای فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من»
2- مهین نویدی برای فیلم «ایران برگر»
3- ایمان امیدواری برای فیلم «کوچه بی نام»
4- سعید ملکان برای فیلم «مزار شریف»
5- محسن دارسنج برای فیلم «من دیه گو مارادونا هستم»
نامزدهای جایزه جلوه های ویژه میدانی و جلوه های بصری هیات داوران در این بخش برای جلوه های ویژه میدانی نامزدی را معرفی نکرده است و نامزدهای جلوه های بصری به گونه زیر هستند :
1- جواد مطوری برای فیلم «بهمن» 2- وحید قطبی زاده برای فیلم «رخ دیوانه» 3- فرهاد یوسفی برای فیلم «طعم شیرین خیال» 4- امیررضا معتمدی برای فیلم «مزار شریف» سی وسومین جشنواره فیلم فجر 22 بهمن در مراسمی با معرفی برگزیدگان بخش های مختلف به کار خود پایان می دهد.
دانلود فیلم «رخ دیوانه»
خاطرات,مصاحبه,همه قسمت ها,منصور ضابطیان,,دانلود, آهنگ,زندگینامه,فیلم, بازی جدید با لینک مستقیم ,برنامه,بیوگرافی,دانلود رایگان فیلم,کیفیت بالا, سریال,لینک مستقیم, انیمیشن,پرویز پرستویی,رادیو هفت,زندگی شخصی,گفتگو,دانلود کامل مصاحبه پرویز پرستویی برنامه رادیو7 شبکه آموزش منصورضابطیان,parviz parastooee,شبکه آموزش,جدید,کامل,رادیو 7
دانلود کامل مصاحبه پرویز پرستویی برنامه رادیو7 شبکه آموزش منصورضابطیان انیمیشن
برنامه رادیو هفت به گفتگو با چهره های شناخته شده هنری می پردازد. در این برنامه که نزدیک به یک ماه در پیش در دوازده شب از شبکه آموزش پخش شد پرویز پرستویی مهمان منصور ضابطیان بود که وی در آن از خاطرات کودکی تا بزرگسالی و کنونی خود را مرور کردند.
دانلود کامل همه بخش های برنامه رادیو 7 هفت با حضور پرویز پرستویی
گفتگوی جذاب و شنیدنی منصور ضابطیان با پرویز پرستویی در شبکه آموزش
برنامه رادیو هفت به گفتگو با چهره های شناخته شده هنری می پردازد. در این برنامه که نزدیک به یک ماه در پیش در دوازده شب از شبکه آموزش پخش شد پرویز پرستویی مهمان منصور ضابطیان بود که وی در آن از خاطرات کودکی تا بزرگسالی و کنونی خود را مرور کردند.
دانلود یک جا و کامل این برنامه 2 بخشی (زمان 1:58)
گفتگوی کامل پرویز پرستویی در برنامه رادیو هفت
سینما,کیم جونگ اون,سونی,مصاحبه,The interview,دانلود رایگان فیلم,خبر,بالون,شرکت سونی, بازی جدید با لینک مستقیم ,film,kim jong un,اوباما,انداختن فیلم «مصاحبه» ، اعلامیه و دلار با بالون به کره شمالی,پول,دی وی دی, سریال, آهنگ,دلار,,اعلامیه,کره شمالی,فیلم,movie,رهبر کره شمالی,هالیوود, انیمیشن
انداختن فیلم «مصاحبه» ، اعلامیه و دلار با بالون به کره شمالی بالون
مدت کوتاهی پس از ساخت فیلم «مصاحبه» در شرکت سونی در آمریکا، کامپیوترهای این شرکت مورد حمله سایبری قرار گرفت و هزاران ایمیل از کارمندان این شرکت هک شد. سپس سینماهای نمایش دهنده این فیلم مورد تهدید تروریستی قرار گرفت. شرکت سونی پس از تهدیدهای تروریستی، اکران و پخش فیلم «مصاحبه» را متوقف کرد ولی چون با اتهام محدودکردن آزادی بیان روبه رو شد، در تصمیم خود تجدید نظر کرد و این فیلم را در سینماهایی محدود در آمریکا به نمایش در آورد و در اینترنت هم به فروش رساند که با فروش خوبی مواجه شد.
به گزارش مهر به نقل از بی بی سی، به گفته لی مین بوک فعال و پناهنده سیاسی، هزاران نسخه دی وی دی از این فیلم با بالون از مرزهای این کشور گذشته اند.
لی مین بوک ادعا کرده است که دی وی دی ها را همراه چند بسته دلار آمریکا و اعلامیه هایی در انتقاد از رژیم کیم جونگ اون با بالون به آن سوی مرز کره شمالی فرستاده است.
مدت کوتاهی پس از ساخت فیلم «مصاحبه» در شرکت سونی در آمریکا، کامپیوترهای این شرکت مورد حمله سایبری قرار گرفت و هزاران ایمیل از کارمندان این شرکت هک شد. سپس سینماهای نمایش دهنده این فیلم مورد تهدید تروریستی قرار گرفت. شرکت سونی پس از تهدیدهای تروریستی، اکران و پخش فیلم «مصاحبه» را متوقف کرد ولی چون با اتهام محدودکردن آزادی بیان روبه رو شد، در تصمیم خود تجدید نظر کرد و این فیلم را در سینماهایی محدود در آمریکا به نمایش در آورد و در اینترنت هم به فروش رساند که با فروش خوبی مواجه شد.
اف بی آی گفته است که کره شمالی پشت این هک و تهدیدها بوده است ولی کره شمالی این اتهام ها را رد می کند. لی به خبرگزاری اسوشیتدپرس گفته است: من چند هزار نسخه از فیلم و حدود یک میلیون اعلامیه را در روز یکشنبه حوالی مرز غربی کره شمالی با بالون به آن سوی مرز فرستادم.
لی می گوید که از نظر او این فیلم خنده دار نیست ولی دلیل مخالفت کره شمالی با آن این است که در این فیلم، رهبر کره به شکل یک آدم و نه خدا به تصویر کشیده شده است.
در سال های گذشته، فعالان کره جنوبی به امید تشویق مردم کره شمالی برای اینکه در برابر رهبر کره شمالی بایستند، با بالون، اشیای گوناگونی را فرستاده اند که به نظر آنها زندگی واقعی را بیرون این کشور نشان می دهد. کره شمالی همواره از دولت کره جنوبی خواسته است که این بالون ها را متوقف کند.
سریال, آهنگ,فساد فدراسیون فوتبال,مصاحبه افشاگرانه جنجالی علی کریمی با خبر ورزشی قهر از تیم ملی و شایعات,مصاحبه,پاداش های جام جهانی,ali karimi,اردیبهشت 94,تیم ملی,قهر از تیم ملی,فساد در فوتبال,خبر ورزشی,روزنامه خبر ورزشی,گفتگو,شایعه,حقیقت استعفا کریمی از تیم ملی, بازی جدید با لینک مستقیم ,جنجالی,جدید,علی کریمی, انیمیشن,افشاگرانه,دانلود رایگان فیلم,لباس های تیم ملی,,کی روش,واقعیت نرفتن کریمی با تیم ملی
مصاحبه افشاگرانه جنجالی علی کریمی با خبر ورزشی قهر از تیم ملی و شایعات ali karimi
نه، قهری در کار نبود. من نمیتوانستم با این شرایط بمانم و کار کنم. شاید دوستان بتوانند و قراردادشان را هم تمدید کنند اما واقعا شرایط برای موفقیت تیم ملی مهیا نیست. پس فردا اگر من میرفتم و تیم نتیجهای نمیگرفت تمام کاسه و کوزهها باز هم بر سر من علی کریمی شکسته میشد. بنابراین رفتم تا با رفتنم به تیم ملی کمکی کرده باشم. متاسفانه نباید این حرف را بزنم اما هر چهار تا اردو به ملیپوشان لباس میدادند، کجای دنیا این طوری است؟ افغانستان هم این شرایط را ندارد! بعد همان لباسها را در پایان اردو پس میگرفتند تا ان را شسته و در اردوی بعدی در اختیار ملیپوشان بگذارند! حال شما تصور کنید اردوی بعدی ملیپوشان جدیدی به تیم ملحق میشدند که سایز انها به قبلیها نمیخورد و بالاجبار باید همان لباس کوچک یا بزرگ را میپوشیدند و واقعا مسخره است. شانس اوردیم کار خودمان به عنوان مربی به شستن لباس ملیپوشان کشیده نشد. البته اگر ادامه میدادیم شاید همین اتفاق میافتاد. شما به عنوان خبرنگار رسالتی بر عهده دارید. باید بروید و قرارداد ال اشپورت را بررسی کنید. برنامههای تلویزیونی اقای فردوسیپور چرا نمیاید قرارداد الاشپورت را نشان بدهد؟ اصلا متن و مفاد قرارداد را منتشر کند.
نوشتهاند علی کریمی به این دلیل اردوی تیم ملی را ترک کرد که بازیکنان او را مسخره کرده و دست میانداختند! (با سدایی بلند و عصبانیت شدید ادامه می دهد) احترام همه ملی پوشان واجب است ولی از قول من بنویسید گندهتر از این بازیکنان هم نمی توانند علی کریمی را مسخره کنند (سدایش بالاتر میرود). بنویسید هنوز مادر نزاییده بازیکنی بخواهد علی کریمی را مسخره کند و این اتفاق در بایرن مونیخ المان نیفتاد چه رسد به فوتبال ایران و... (کمی با کریمی صحبت میکنیم و وقتی آرام تر می شود میگوید) البته این مطلب را هم حتما بنویسید من غیر از عزت و احترام چیز دیگری از بازیکنان تیم ملی ندیدم و امیدوارم دوستان شما به جای این اخبار کذب، حقایق را بنویسند.
همه چیز از 8 دی 1393 شروع شد. روزی که علی کریمی به طور ناگهانی هتل ازادی و اردوی تیم ملی را ترک کرد و رفت. این موضوع ان هم برای ما خبرنگاران سوژه جذابی بود. همان روز باورتان نمیشود 11 بار - شاید هم بیشتر!- با تلفن همراه جادوگر تماس گرفتم اما همه این تلاشها بیفایده بود.
ظاهرا علی کریمی با خود عهد کرده بود درباره تصمیم غیرمنتظره خود حرفی نزند که حرفی هم نزد! سکوت علی کریمی فرصتی به وجود اورد برای شروع شایعات و گمانهزنیها درباره علت جدایی ستاره محبوب از تیم ملی و هرکس چیزی گفت و حرفی زد... عجبا، کریمی که معمولا در قبال این قبیل زمزمهها خاموش نمیماند و جواب دندانشکنی میداد، باز هم قفل سکوت خود را نشکست. در این میان دو، سه مرتبه به طور اتفاقی با جادوگر برخورد کردم ولی کریمی تصمیمی برای شکستن عهد خود نداشت. روزی هم که به بهانه بازی نیکوکارانه برای کودکان مبتلا به سرطان در زمین چمن دانشگاه شهید بهشتی با کریمی مصاحبه کردم، شرط گذاشت سوالی درباره فوتبال مطرح نشود که نشد! دیروز (چهارشنبه) اما اتفاق جالبی افتاد. مصاحبه یک عضو هیات رئیسه فدراسیون فوتبال علیه شماره 8 دلیلی شد برای گفتوگو با علی کریمی و... اغراق نباشد این مصاحبه بعد از سکوت طولانی جادوگر، حکم پیدا شدن جعبه سیاه اتفاق 8دیماه پارسال را دارد که مسلما به خواندنش میارزد.
علیاقا، مدتها سکوت پیشه کرده بودید و امروز که شما را پیدا کردیم، میخواهیم با اجازهتان درباره خیلی چیزها صحبت کنیم. موافقید که؟
اولا از قول من بنویسید من مثل بعضیها عقده بلیت فرستکلاس و اکونومی ندارم. امدم به تیم ملی کشورم خدمت کنم اگر کاری از دستم برمیاید و خیلی وقتها هم کاری از دستمان برنیامده است. من نمیدانم چرا برخیها که معلوم نیست از کجا به فوتبال امدهاند، این حرفها را میزنند تا خودشان را مطرح کنند!
منظورتان شهرام دبیری است؟
(با لبخند عصبانی) من اسمی نیاوردم. شما بروید از بازیکنان حاضر در جام جهانی 2006 المان بپرسید علی کریمی در سفر برگشت بلیت فرستکلاس داشت یا اکونومی؟!
اتفاقا خودم در ان سفر همراه شما بودم و خاطرم هست دو، سه بار از ان قسمت، دستاندرکاران تیم ملی امدند و خواستند به بخش فرستکلاس بروید اما ترجیح دادید کنار مردم بنشینید.
خدا رفتگان شما را بیامرزد. تدارکات تیم چند بار امد و از من خواست جلو بروم اما نرفتم. به اردوی افریقای جنوبی هم با بلیت اکونومی رفتم و اقایان روی هوا یک حرفی میزنند و... از ان گذشته من اعتقاد دارم باید در یک تیم شخصیت همه حفظ شود. بعضیها ماشاا... به تدارکات تیم جوری نگاه میکنند که انگار خودشان از کره دیگری امدهاند در حالی که ما همه یک تیم هستیم؛ از سرمربی، سرپرست، مربیان و بازیکنان بگیرید تا تدارکات تیم که همگی در موفقیت و ناکامی سهیم هستند.
بحث اینکه علی کریمی به خاطر نگرفتن پاداش صعود به جام جهانی قهر کرده، تا چه حد صحت دارد؟
این حرفها خندهدار است. من از دیماه سال گذشته و قبل از سفر تیم ملی به جام ملتهای اسیا یک کلمه هم حرفی نزدم ولی متاسفانه توی فوتبال این مملکت، حرف نزنی فکر میکنند ریگی به کفش داری که سکوت میکنی. انهایی که هزار تا مشکل دارند ولی اهل هارت و پورت هستند و شلوغ میکنند، نازشان در فوتبال ایران همیشه خریدار دارد.
شاید سکوت شما به این شایعات دامن زد و...
من میگویم شما به عنوان مطبوعاتی و کسانی که قلم به دست دارید و نقد میکنید، کلاه خودتان را قاضی کنید. شما همین الان با حسین هدایتی تماس بگیرید و از او بپرسید علی کریمی از اردوی افریقای جنوبی با شما تلفنی صحبت کرد، چه گفت؟ او شاهد زنده است.
چه گفتید؟ خودتان بی زحمت میگویید؟!
از ایشان تقاضا کردم در صورت امکان و برای روحیه دادن به بچههای ملیپوش در استانه جام ملتهای اسیا بیاید و در قالب پاداش صعود به جام جهانی مبلغی به انها بدهد. چون فدراسیون این پاداش را نداده است. من هرگز برای خودم به کسی زنگ نمیزنم رو بیندازم ولی به خاطر تیم ملی مملکتم و بروبچههای این تیم به هدایتی رو انداختم. اصلا من نقشی در صعود تیم ملی به جام جهانی برزیل نداشتم که بخواهم توقع پاداش داشته باشم! بعد مگر من توی جام جهانی بودم؟! من میخواستم تیم از نظر روحی و روانی در استانه جام ملتها شرایط خوبی پیدا کند که دست اقای هدایتی هم درد نکند که حرف مرا زمین نگذاشت و بلافاصله پس از ان که رسیدیم تهران، مبلغ خوبی به عنوان پاداش از جیب شخصیاش پرداخت کرد.
شنیدیم این مبلغ حدود 900 میلیون تومان بوده است.
بله، هنوز هم رسید ان موجود است.
این چندمین بار است بحث قهر علی کریمی به خاطر پاداش مطرح میشود و سکوت شما هم همانطور که گفتم، به این حرف و حدیثها دامن میزند.
واقعا خندهدار است. سکوت من فقط به خاطر تیم ملی ایران بود. اگر من حرفی میزدم و تیم میرفت جام ملتها اوت میشد، همه را گردن من میانداختند کما اینکه بعد از اوت شدن تیم انداختند گردن علی کریمی و گفتند اگر فلانی میرفت تیم حذف نمیشد و... اصلا چه ربطی به من داشت؟
اتفاقا کارلوس کروش در مصاحبه با خبرورزشی از سکوت شما تمجید کرد و گفت کریمی ظرفی را که از ان غذا خورده بود، برنگرداند!
(کمی ارام میشود) نه، به نظر من خود کروش اگر چیزی علیه من نگفته باید بیاید و... حرفهای این افراد کوتوله را تکذیب کند. من نمیدانم این اقایانی که امروز چنین حرفهایی میزنند تا به حال کجای فوتبال بودند؟
دوشنبه شب در برنامه 90، حدود 52 درصد مردم و بینندگان تلویزیونی به شما رای دادند تا به عنوان محبوبترین بازیکن دو دهه اخیر فوتبال ایران انتخاب شوید. شاید مصاحبه علیه علی کریمی ان هم فردای این اتفاق سروصدا میکرد و شهرتی به بار میاورد!
این افراد صد بار هم علیه من مصاحبه کنند، نظر مردم عوض نمیشود. من نمیدانم برای چه اسم مرا میاورند؟ من این محبت و لطف مردم را یکشبه به دست نیاوردهام که این اقایان بخواهند یکشبه مرا خراب کنند. (لحظهای مکث میکند و سپس ادامه میدهد) ادم واقعا میماند. حالا اگر یک نفر درباره من چنین حرفهایی میزد که سالها توی فوتبال بود و مردم او را میشناختند، دلم نمیسوخت. با خودم میگفتم طرف سرد و گرم این فوتبال را چشیده است.
بالاخره فوتبال ایران دارد به یک سمتهایی کشیده میشود. وقتی یک جوان با وجود داشتن استعداد فراوان توی روی کریم باقری میایستد، چه میتوان گفت؟
این برمیگردد به همین مدیریت غلط و ادمهایی که اینکاره نیستند و میایند به فوتبال و پرسپولیس. وقتی یک بازیکن پرسپولیس کلی شلوغ میکند، کلی جنجال درست میکند، به دو روز نمیکشد برمیگردد سر تمرین، همین میشود.
البته خانزاده 9 ماه محروم شد. خبر دارید که؟
9 ماه محروم میشود ولی کاش این 9 ماه بعد از مدتی نشود 3 ماه و 4 ماه! مواردی بوده که محرومیت کمکم نصف شده است. این حکم را فدراسیون داده است، در حالی که معتقدم این حکم را باید باشگاه پرسپولیس میداد و خانزاده را محروم میکرد.
حالا میخواهیم از علی کریمی بپرسیم. خود شما پیش امد که بروید و با هوادار درگیر شوید یا به جروبحث لفظی بپردازید؟
جروبحث نه، بالاخره هوادار هم عصبانی است. بالاخره تحت فشار است. تیمش را دوست دارد. نه پرسپولیس بلکه شرایط همه تیمهای پرطرفدار اینطوری است.
به این نکته هم توجه کنید که خانزاده مدعی شده ان هوادار به او فحش ناموسی داده است.
بعضی وقتها واقعا یکجاهایی است که میگویند خون به مغز نمیرسد. یک اتفاقی میافتد. حالا طبعا یک جاهایی ادم باید یک چیزهایی را نشنیده و ندیده بگیرد. بعدش باید پرسید چی باعث شده که چنین اتفاقی بیفتد؟ عملکرد خودمان و رفتار خودمان هم لابد عامل بوده است.
شاید اگر کریم باقری انجا نبود و جلوی بازیکنان را نمیگرفت و وساطت نمیکرد، اتفاقات بدتری هم میافتاد!
کاش اقاکریم زودتر به پرسپولیس میامد.
شنیدید باقری در رختکن بعد از بازی با سایپا هم حسابی داد و فریاد راه انداخته و...
باید اقا کریم این کار را میکرد. اصلا یکی باید باشد که به عنوان بزرگتر جلوی برخی اتفاقات را بگیرد.
بگذریم، علیاقا سکوت طولانی شما سیاست درستی بود؟
شاید، متاسفانه اینجا همانطور که گفتم اینجوری است. من سکوت کردم تا مثلا به تیم ملی کمک کرده باشم ان وقت هرکس از گرد راه رسید، یک حرفی علیه ما زد و داستانی برای خودش ساخت. همیشه حرف برای گفتن زیاد است اما من ترجیح دادم صحبت نکنم و همین سکوت باعث موجسواری بعضیها شد! حالا این حرفها گذشته، شما بگویید در نهایت فوتبال ما میخواهد چه شود؟
شما خودتان بگویید بهتر است.
روز سهشنبه خود همین اقای دبیری به من زنگ زده و وقتی متوجه شده اوضاع مناسب نیست، حرفش را پس گرفته است. در حالی که ادم یا حرفی را نمیزند یا پس نمیگیرد. من علی کریمی اگر علیه کسی حرفی بزنم، سرم بالای دار برود، حرفم را پس نمیگیرم. ادم باید پای حرفش بایستد. طرف به 24 ساعت نرسیده، حرفش را عوض میکند. واقعا جالب است.
در یک چرخش 180 درجهای کلی هم از شما تعریف کرد و...
من اصلا احتیاجی به تعریف و تمجید این جور ادمها ندارم. اسم من برای چی وسط امد؟ (با حرارتی بیشتر) من الان توی این فوتبال چهکارهام؟ من یک بازیکن بازنشسته هستم مثل صدها بازیکن دیگر. دنبال کار و زندگی خودم هم هستم. فلانی مدتی با تیم ملی همکاری کرد، بعد این همکاری بههم خورد و رفت. دیگر این چه حرفهایی است؟ من نمیخواهم همه حرفها را بزنم ولی همین دوستان سال 2012 که برای انتخابات بهترینهای سال اسیا به مقر AFC رفتیم، همگی با بلیت فرستکلاس و با خانوادههایشان امده بودند!
جدا؟!
بله، انگار که سیزده بهدر امدهاند مالزی! دوستان فدراسیوننشین و سازمان لیگ از جیب فدراسیون سفر خانوادگی امده بودند و حالا این حرفها درباره علی کریمی زده میشود. حاضرم با تکتک ان افراد رودررو شوم و همین حرفها را بزنم (با صدایی بلند این حرفها را میزند!) بگذریم! من یک حرفی را میخواهم مطرح کنم. مجلس شورای اسلامی با این عظمت که قانونگذار کشور است و تمام تصمیمات مهم باید در خانه ملت مصوب شود، به صورت علنی برگزار میشود ولی چرا اقایان جلسه هیات رئیسه فدراسیون فوتبال را به پشت درهای بسته میبرند؟ چرا یک دوربین تلویزیونی یا خبرنگار را راه نمیدهند؟
شاید حرفهایی در این جلسات رد و بدل میشود که نباید رسانهای شود یا به صلاح نیست به گوش افکار عمومی برسد.
ایا تصمیمات فدراسیون به اندازه مجلس شورای اسلامی حساس و مهم است یا اقایان چای، نسکافه و میوه میل میکنند و خبرنگاران را ان پایین و پشت درهای بسته نگه میدارند. چرا؟
جالب ان که هرکدام از اعضای هیات رئیسه هم میایند بیرون، یک حرف میزنند. به طور مثال درباره خود شما، دبیری یک صحبتی مطرح میکند و بلافاصله همین مصاحبه توسط علی کفاشیان تکذیب میشود!
واقعا تاسفبرانگیز است. حداقل یک سخنگو برای خودشان بگذارند، مثل وزارت امور خارجه که با وجود این همه مسئول و وزیر و معاون و ... یک سخنگو دارد. او میاید برنامهها و سیاستهای این وزارتخانه را برای رسانهها بیان میکند. یعنی چی؟ پشت این درهای بسته چه تصمیماتی گرفته میشود که فوتبال ما امروز موفق شده است؟! اجازه بدهید دو تا خبرنگار در این جلسات باشد. دو تا دوربین که گوشههایی را نشان دهد. چه اشکالی دارد؟!
لابد اشکال دارد دیگر!
من نمیدانم وقتی انجا دارند برای فوتبال مملکت تصمیم میگیرند، چه اشکالی دارد مردم بدانند و جلسات با حضور رسانهها برگزار شود؟ این یکی یک چیزی میگوید ان یکی چیزی دیگر ... دیروز که با دبیری حرف میزدم میگفت در جریان خیلی چیزها نیستم. عضو هیات رئیسه فدراسیون فوتبال هیچی نمیداند. شما یک زنگ به کمیته انضباطی بزنید، ببینید چند صد تا شکایت بابت طلب بازیکنان روی میز کمیته انضباطی است. به جای حرف زدن درباره من که نه در پی طلب پول از فدراسیون فوتبال هستم و نه دنبال پست و مقام، بروید تکلیف قرارداد الاشپورت را مشخص کنید.
کیفیت لباسهای الاشپورت را چطور دیدید؟
اصلا من یک چیزی بگویم. شما اگر میخواهید به فوتبال این مملکت خدمت کنید، بروید روی این قضیه کار کنید. اینکه علی کریمی با چه کسی مشکل دارد یا علیه کدام فرد حرف زده، مهم نیست. در دنیا هم این مسائل بزرگنمایی میشود. مورینیو همیشه با ارسن ونگر درگیر است و در ایران هم قرار نیست همه بازیکنان و مربیان با هم رفیق باشند. من میخواهم ببینم قرارداد یک اسپانسر لباس چه جوری باید باشد که هیچ کس از ان سر درنمیاورد و فقط دو تا امضا پای ان دیده میشود؟! دنبال این باشید که هر اردوی تیم ملی از چند روز قبلش در تکاپوی جور کردن لباس تمرین باشد.
شنیدیم در اردوی افریقایجنوبی حتی برای مایحتاج اولیه و خریدهای روزانه هم مشکل داشتید!
مشکلاتی که اسمش مشکل نبود. خندهدار بود! بازیکنان بابت نگرفتن پاداش صعود به جام جهانی ناراحت بودند و مرتب این حرفها را در اردو میشنیدم. به همین خاطر گفتم اگر کاری از دستم برمیاید، انجام دهم. دم اقای هدایتی هم گرم که روی مرا زمین نزد. اورد و پول را داد. من هیچ اطلاعی ندارم و هنوز نمیدانم حساب جام جهانیشان تسویه شد یا نه!
ظاهرا یک روز قبل از پرواز تیم ملی به مقصد سیدنی و جام ملتهای اسیا، حسین هدایتی چکی به عنوان پاداش به شما داده، درست است؟
11 صبح فردایش چک حسین هدایتی نقد شد و من هم همان مبلغ را بدون کم و کاست تحویل فدراسیون دادم.
چرا علی کریمی این چک را نقد کرد؟
چون دو فقره چک پرداخت شد، یکی به مبلغ 500 میلیون تومان در وجه من کشیده شده بود و سیصد و خردهای هم در قالب چکی دیگر...
جالب شد! خب اگر دعوای علی کریمی بر سر پاداش ملیپوشان بوده میتوانسته زمان نقد کردن چک، پول خودش را بردارد. این طور نیست؟
من نمیخواهم این حرف را بزنم اما بسیاری از همدورههایم شاهدند که بارها از حق خودم گذشتم. باور کنید از حقم گذشتم نه این که یک چیزی بوده باشد بخواهم بگویم، نمیخواهم. از قراردادم گذشتم ولی حالا این پاداش که حق علی کریمی نبوده، درست هم نبوده که سهمی از ان بخواهم را طلب کنم.
حالا که بحث به اینجا کشید میخواهیم به 8 دی ماه 1393 برگردیم. روزی که به نشانه قهر هتل ازادی و اردوی تیم ملی را ترک کردید. باز هم میخواهید به سکوت خود درباره این اتفاق ادامه دهید؟
میخواهم اینجا یک چیزی را بگویم که اصلا دلیل قهر انچنانی نبوده است. ما امدیم برای کمک کردن به تیم ملی این مملکت. امدیم و گفتیم وضع خوب میشود اما نشد! از همان روز اول مشکل لباس بود. مشکل نمیدانم اب معدنی بوده است، مشکل X بوده، مشکل Y بوده است. مشکلات خیلی زیاد بوده است. من ادمی هستم که واقعا نمیتوانم ببینم یک اتفاقاتی دارد میافتد، باز بمانم و کار کنم. شما ببینید برای موفقیت یک تیم خیلی فاکتورها باید وجود داشته باشد. سرمربی تیم چه کسی باشد، یک فاکتور است. انتخاب بازیکنان یک فاکتور است. در کنارش امکانات سختافزاری و نرمافزاری هم باید باشد. زمین تمرین و ... هم که ماشاا...! اقا من مربی که نباید هر روز صبح به صبح ببینم چمن زمین تمرین کوتاه شده یا نه؟ ابیاری شده یا نه؟ من بروم و ببینم لباسهای تیم ملی شسته شده و چیده شده سرجایش است یا نه؟ باید همه چیز اماده باشد ...
بحث دیگری که بعد از ترک اردوی تیم ملی توسط شما مطرح شد، این بود که علی کریمی وقتی متوجه شده نمیتواند در جام ملتها روی نیمکت تیم ملی بنشیند و بالاجبار باید میرفته بالا، روی سکوها مینشسته دلخور شده و تصمیم به جدایی گرفته است. شما این حرف را تایید میکنید؟
انهایی که این حرف را مطرح کردند کاش کمی تحقیق میکردند. من میتوانستم به عنوان مشاور فنی روی نیمکت تیم ملی در جام ملتهای اسیا بنشینم، ادمهای بیسواد و شایعهسازی که نمیدانند، بدانند توی اییننامه برگزاری مسابقات این نکته امده بود، شما بگویید خبیری روی نیمکت پرسپولیس با چه سمتی نشسته است؟
مدیر رسانهای. چطور مگر؟
تمام شد و رفت. مطالعه کنید بعد حرف بزنید. من اصلا مدرک مربیگری ندارم. مدرک B را که فدراسیون به صورت افتخاری به من میداد. اصلا مدرک هم نمیدادند میتوانستم به عنوان مشاور فنی روی نیمکت تیم ملی بنشینم. ID کارت هم صادر میشد ولی متاسفم که این شایعات مطرح شد. از ان گذشته اصلا من میرفتم ان بالا روی سکوها مینشستم. چی میشد؟ مهم موفقیت تیم ملی بود. چطور تا وقتی ان سه بازی تیم ملی میبرد همه چیز OK بود ولی بعد از حذف شدن مقابل عراق همه کاسه و کوزهها سر من شکسته شد؟ نبود من؟ نرفتن من باعث حذف تیم ملی شد؟
تا جایی که حافظهمان یاری میکند، کسی در ان مقطع چنین حرفی علیه شما مطرح نکرد، نه رسانهها و نه سرمربی تیم ملی و...
الان سرمربی تیم ملی کارلوس کروش است. شما اگر بروید یواخیم لو سرمربی تیم ملی المان که در خاک برزیل قهرمان جام جهانی شد را هم به ایران بیاورید ولی به او امکانات ندهید موفق نمیشود. پس برای رسیدن به موفقیت همه عوامل باید کنار هم باشد ولی فدراسیون فوتبال ما فاقد این پتانسیل و مدیریت برای رسیدن به موفقیت است.
ان روز خاصی که اردو را ترک کردید واقعا قهر با شخص خاصی مطرح بود یا یک لحظه تصمیمی شخصی گرفتید؟
نه، قهری در کار نبود. من نمیتوانستم با این شرایط بمانم و کار کنم. شاید دوستان بتوانند و قراردادشان را هم تمدید کنند اما واقعا شرایط برای موفقیت تیم ملی مهیا نیست. پس فردا اگر من میرفتم و تیم نتیجهای نمیگرفت تمام کاسه و کوزهها باز هم بر سر من علی کریمی شکسته میشد. بنابراین رفتم تا با رفتنم به تیم ملی کمکی کرده باشم. متاسفانه نباید این حرف را بزنم اما هر چهار تا اردو به ملیپوشان لباس میدادند، کجای دنیا این طوری است؟ افغانستان هم این شرایط را ندارد! بعد همان لباسها را در پایان اردو پس میگرفتند تا ان را شسته و در اردوی بعدی در اختیار ملیپوشان بگذارند! حال شما تصور کنید اردوی بعدی ملیپوشان جدیدی به تیم ملحق میشدند که سایز انها به قبلیها نمیخورد و بالاجبار باید همان لباس کوچک یا بزرگ را میپوشیدند و واقعا مسخره است. شانس اوردیم کار خودمان به عنوان مربی به شستن لباس ملیپوشان کشیده نشد. البته اگر ادامه میدادیم شاید همین اتفاق میافتاد. شما به عنوان خبرنگار رسالتی بر عهده دارید. باید بروید و قرارداد ال اشپورت را بررسی کنید. برنامههای تلویزیونی اقای فردوسیپور چرا نمیاید قرارداد الاشپورت را نشان بدهد؟ اصلا متن و مفاد قرارداد را منتشر کند.
شنیدیم لباسها بعد از شستن کوچک میشده است!
بدتر از ان لباس را در پایان اردو پس میگرفتند. بالاخره بازیکن ملیپوش به خانه و محلش برمیگردد. هواداران، خانواده، برادر، خواهر، فک و فامیل و بچهمحلها لباس او را یادگاری میخواهند. همین الان با وجود خداحافظیام توی کوچه و خیابان از من لباس میخواهند. خداوکیلی بازیکن ملیپوش باید خجالت بکشد که لباس اضافی ندارد؟! یا بازیکنی که جدید دعوت میشود شاید دیگر دعوت نشود. نباید ان بازیکن یک لباس تیم ملی را به عنوان یادگاری برای فرزندان و نوههای خود داشته باشد؟ واقعا زشت است طرف با سایز اسمال میامد و باید سایز لارج میپوشید!
اگر در یک بازی رسمی یا دوستانه تیم ملی بازیکن حریف به رسم معمول درخواست تعویض لباس با بازیکن ایران را میکرد، تکلیف ملیپوش ما چه بود؟
نمیگذاشتند عوض کند! قبل از بازی اقایان سرپرست و مسوول فدراسیون اعلام میکردند که کسی حق تعویض لباس خود با بازیکنان حریف را ندارد!
چرا؟
خودشان میگفتند برای بازی بعد لباس نداریم و باید از همین لباسها استفاده کنیم! همیشه حرفم این است کسانی که نمیتوانند یک مشکل لباس را حل کنند نباید از انها انتظار کارهای بزرگتری را داشت.
این هوادارانی که به علی کریمی رای دادند، انتظار دارند شما کلاسهای مربیگری را پشتسر گذاشته و به فوتبال برگردید.
من تا وقتی این جور ادمها بالای سر فوتبال ایران هستند هیچ علاقهای به بازگشت به این فوتبال ندارم. ادمهایی که بعد از صعود به جام جهانی اولین پاداش را خودشان برمیدارند، اولین ماشین را خودشان برمیدارند، به درد فوتبال ما نمیخورند. علی کریمی زمانی به این فوتبال برمیگردد که بداند مدیرانی امدهاند تا واقعا به فوتبال ایران خدمت کنند نه به خودشان! هر موقع چنین ادمی امد توی فوتبال، من هم میایم و هر چه در توانم باشد برای مردم کشورم انجام میدهم.
شما که از مدیران فعلی انتقاد میکنید چه مدیرانی را قبول دارید؟
بالاخره میایند. هر کدام از این اقایان غیرفوتبالی که مدیر شدهاند بالاخره یک تاریخ مصرفی دارند و تمام میشوند و میروند! یک روزی افرادی مثل صفایی فراهانی یا دادکان پیدا میشوند، کما اینکه همین الان هم همه میگویند خدا پدر و مادر صفاییفراهانی را بیامرزد که همین کمپ تیمهای ملی را ساخت، وگرنه ملیپوشان ما هر روز باید در یک زمین تمرین میکردند! یا همینطور دکتر دادکان که برای فوتبال این مملکت کم زحمت نکشید. امیدوارم هر چه زودتر کسی بیاید و در راس این فوتبال قرار بگیرد که برای خدمت کردن امده باشد نه کسانی که به پاداش تیم ملی هم رحم نمیکنند. چرا باید تدارکات تیم که نیاز مالی هم دارد، 3 میلیون تومان بگیرد و اقایان بالاترین پاداشها را به خود اختصاص دهند؟
ولی برخیها شاید بگویند مسوولان فدراسیون فوتبال المان که قهرمان جام جهانی شدند هم پاداش میگیرند!
ببینید پاداش تیم ملی متعلق به بازیکنان است. فدراسیون فوتبال المان خزانهاش پر و پیمان است. در حساب بانکی فدراسیون المان انقدر نقدینگی وجود دارد که مشکلی پیش نمیاید. اینجا چطور؟ حقوق کارمندان فدراسیون با تاخیر 10، 15 روزه پرداخت میشود.
منظورتان مهدی محمدنبی دبیرکل سابق فدراسیون است؟
خیلیها در فدراسیون پاداش گرفتهاند که حقشان نبود. تدارکات تیمی که از صبح تا شب و شب تا صبح زحمت میکشد، سرپا ایستاده و کار میکند، ان موقع فقط 3 میلیون تومان باید بگیرد؟ این رواست؟ یک کسی مثل اشکان دژاگه که به خاطر مصدومیت نتوانست در 3 بازی مقدماتی جام جهانی برای تیم ملی بازی کند، باید از پاداش صعود به جام جهانی محروم شود؟ یکسری بازیکن که فقط در 2، 3 تا بازی اخر بودند، پاداش گرفتند ولی به اشکان و همین طور سیدمهدی رحمتی پاداش نرسید، چرا؟ ان افرادی که بازیهای اخر اضافه شدند و بازی نکردند و حتی در لیست 18 نفره تیم ملی هم نبودند، پاداش گرفته و زحمتکشان قبلی نگرفتند. حالا چند نفر دیگر هم شاید غیر از اشکان و سیدمهدی باشند که من نام انها را فراموش کرده باشم. چرا به این مسایل نمیپردازید؟
اتفاقا ما با اشکان دژاگه مصاحبهای اختصاصی انجام دادیم که همین حرفها را به خبرورزشی زد و منتشر شد.
اقا من یک چیزی از زمان سرمربیگری بلاژویچ و ریاست صفاییفراهانی همین الان یادم امد که باید بگویم. بازی با تایلند بود. فکر کنم که مصدوم بودم و به جان 3 تا بچههایم انتظار پاداش نداشتم. رضا چلنگر شاهد زنده است. میتوانید بپرسید. بعد از ان بازی بلاژویچ امد و به همراه مسوولان تیم ملی به من پاداش دادند. پاداش کامل دادند، در حالی که گفتم من پاداش نمیخواهم، حق من نیست اما بلاژویچ گفت تو بازیکن فیکس من بودی و به خاطر مصدومیت نتوانستی بازی کنی، این پول حق توست.
پاداش را برگرداندید؟!
(با سدایی رسا) نه، پاداش را به من دادند ولی میخواهم طرز فکر ان مقطع را با الان مقایسه کنید. یک بازیکن 5، 6 تا بازی بوده ولی 3 بازی نبوده، پاداش به او نمیرسد. این درست نیست. چه کسی باید مدیریت کند؟ کجای دنیا به کاپیتان تیم پاداش صعود به جام جهانی را میدهند تا تقسیم کند؟ اگر اقای یکتا، نمونهای سراغ دارید به من هم بگویید تا بدانم؟ (بدون انکه منتظر جواب ما شود، خودش ادامه میدهد) پاداش باید توسط سرپرست تیم یا مسوولان فدراسیون تقسیم شود نه کاپیتان تیم ملی! البته این موضوع به الان برنمیگردد و سابقه دارد. قبلا هم مشابه این اتفاق میافتاده است.
بیتعارف زمانی که شما کاپیتان تیم ملی بودید، پاداش تیم ملی را بین بازیکنان تقسیم نکردید؟
به من چه ربطی داشت؟ این از ضعف مدیریت فدراسیون است. اصلا بازیکن حق ندارد در این مسایل دخالت کند. وظیفه من نبود بخواهم پاداش تقسیم کنم. اقایان فدراسیوننشین پاداش گرفتند نوشجانشان ولی اگر من جای انها بودم، ان پاداش را خرج فدراسیون میکردم و حقوق کارمندان را میدادم. تمام دلخوشی کارمندان فدراسیون همین حقوق ماهانه است که به زن و بچه شان تعلق دارد. شغل دیگری هم ندارند.
اتفاق خوبی دوشنبه شب افتاد. به بخشهای خوب فوتبال فکر کنید.
لطف هواداران که همواره نصیب من شده است ولی کاش شرایطی پیش بیاید تا دل این هواداران که تنها دلخوشیشان فوتبال است، شاد شود. وقتی میروند استادیوم، با خنده و شادی استادیوم را ترک کنند نه با اخم و اشک و گریه... اقای عضو هیات رییسه میگوید امدیم که اگر بتوانیم این فوتبال را درست کنیم. اقا جان، اگر بتوانیم نداریم! اگر نمیتوانید، بروید. شما میخواهید فوتبال درست شود و دنبال این خط بروید. من علی کریمی مدتی در این فوتبال بودم و از قِبل همین فوتبال هم به خیلی چیزها رسیدم. الان تمام شده است. دیگر نمیتوانیم بازی کنیم. کنار گود هستیم ولی شما همیشه بودید و هستید و باید واقعیات را بنویسید.
اما حرف امثال علی کریمی هم تاثیرگذار است. شاید هم به مراتب بیشتر از نوشتههای من نوعی...
شما سالهای سال هستید و خواهید بود. خداوکیلی این کاستیها را دنبال کنید و انقدر بنویسید که ادمهای ناتوان از این فوتبال بروند و جای انها افراد مدیر و مدبر بیایند. روزنامه شما را خیلیها میخوانند و برخیها صبح به صبح روز خودشان را با روزنامهتان شروع میکنند. نقد منصفانه و بیطرف شما خیلی میتواند کمک کند.
شما به عنوان علی کریمی هم این وظیفه را دارید.
من همین الان هم میدانم وقتی حرفهایم چاپ شود، برخیها میگویند علی کریمی دوباره شروع کرد و شهر را بههم ریخت. اقا بگذارید شهر بههم بریزد. من اگر فوتبال را بههم بریزم، بهتر از ان است که کسی که نمیداند فوتبال چیست، بیاید و شهر را بههم بریزد! من حداقل حق اب و گلی داشته باشم و اگر به اقایان برنخورد خاک همین فوتبال را خورده باشم.
دوباره برگشتید به شهرام دبیری؟!
یکسری این حق را ندارند درباره فوتبال صحبت کنند. بگذارید یک سال از حکم و انتخابتان بگذرد و بعد بیایید درباره فوتبال ایران و ادمهایش صحبت کنید. بار دیگر از شما میخواهم روی این مساله مانور کنید که چرا جلسات هیات رییسه فدراسیون فوتبال پشت درهای بسته برگزار میشود؟ هر چند میدانم با حرفهای علی کریمی این فوتبال درست نمیشود اما من باز هم حرف دارم. خیلی هم حرف دارم و به مرور همه این حرفها را خواهم زد. اقا بنویسید علی کریمی فوتبالش تمام شد و خداحافظی کرد. بارها گفتهام و باز هم میگویم نه دنبال پست هستم، نه مقام و الحمدلله به اندازه خودم دارم، به همین خاطر جلوی هر کس و ناکسی سر خم نمیکنم و به خاطر پول سازش نمیکنم. این روش زندگی من در دوران بازی بود و مطمین باشید اگر یک روز هم از عمر علی کریمی باقی مانده باشد، همین روش را ادامه میدهد و بنویسید به خودم به خاطر این اخلاقم افتخار میکنم.
شاید به همین خاطر هم باشد که مردم علی کریمی را دوست دارند و...
تمام شد و رفت! من خاک پای مردم هستم ولی باز هم معذرت میخواهم که شاید حرفهایی زدم و ... میدانم این حرفها دردی را دوا نمیکند.
بسیار خب، راستی قرار بود کلاسهای مربیگری را دنبال کنید، چه شد؟
اتفاقا به نکته خوبی اشاره کردید. بنویسید تا زمانی که این اقایان در فدراسیون به عنوان مسوول و عضو هیات رییسه هستند، دنبال مدرک مربیگری از این فدراسیون نمیروم! من مدرک مربیگریای که این فدراسیون بخواهد به کریمی بدهد را نمیخواهم وگرنه ثبتنام میکردم. دنبال پست و مقام هم نیستم وگرنه میچسبیدم به تیم ملی و ول نمیکردم! چرا فوتبال ایران نباید راه فدراسیون والیبال را برود؟ شما باید اینها را بنویسید. رسانههای تاثیرگذار باید انقدر بنویسند و نقد کنند که اسیا برای فوتبال ایران درست مثل والیبال کوچک شود و فقط به جام جهانی و المپیک فکر کنیم. الان میبینید همه لحظهشماری میکنند مسابقات لیگ جهانی 2015 والیبال شروع شود و بچهها سنگ تمام بگذارند.
علیاقا، خیلی ممنون که امروز (چهارشنبه) وقت خودتان را در اختیار ما گذاشتید و تقریبا سؤالات ما به انتها رسیده است. اگر حرف ناگفتهای دارید، در خدمتیم.
نه، من هم از شما تشکر میکنم و امیدوارم صحبتهایم بیکم و کاست و بدون یک واو اضافه و یک واو کم، هر انچه را گفتم بنویسید تا مردم از واقعیتهای فوتبال ایران باخبر شوند.
خیالتان راحت باشد!
ممنون و خداحافظ!
از شما چه پنهان حدود 20 دقیقه پس از اتمام گپ و گفت با علی کریمی، این ستاره محبوب مجددا با نگارنده تماس گرفت که بیکم و کاست از نظرتان میگذرد:
سلام، علیاقا در خدمتیم.
همین الان دیدم که یکی از سایتهای خبری، مطلبی منتشر کرده و دوستان باز هم از روی تخیلات خودشان قصه ساختهاند!
چی شده؟
نوشتهاند علی کریمی به این دلیل اردوی تیم ملی را ترک کرد که بازیکنان او را مسخره کرده و دست میانداختند! (با صدایی بلند و عصبانیت شدید ادامه میدهد) احترام همه ملیپوشان واجب است ولی از قول من بنویسید گندهتر از این بازیکنان هم نمیتوانند علی کریمی را مسخره کنند (سدایش بالاتر میرود). بنویسید هنوز مادر نزاییده بازیکنی بخواهد علی کریمی را مسخره کند و این اتفاق در بایرن مونیخ المان نیفتاد چه رسد به فوتبال ایران و... (کمی با کریمی صحبت میکنیم و وقتی ارامتر میشود میگوید) البته این مطلب را هم حتما بنویسید من غیر از عزت و احترام چیز دیگری از بازیکنان تیم ملی ندیدم و امیدوارم دوستان شما به جای این اخبار کذب، حقایق را بنویسند.
خبر ورزشی